بسم رب الشهدا و الصدیقین به روی سنگ قبرم اسمم را ننویسید ... می خواهم هم چون شهیدان گمنام ، گمنام بمانم اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید.. پر کاهی تقدیم به آستانه کبریایی الله درود بر ساکنان دل های بی قرار! آرامم اما گواهی بر آرامی تلاطم و بی قراری روحم ندارم و مگر این اشک ها فرصت آرامش را در پهنه چشمهایم می دهد؟! این روزها که با یاد شما سر می کنم نغمه های دل انگیز مظلومیتتان را در گوش جانم زمزمه می کنم و مگر می شود نغمه ای داد از بی کسی باشد و دل انگیزش خواند؟ آنجا که یاد مادری پهلو شکسته و مولایی غریب و آقایی بی قرار به میان باشد یاد شما و زمزمه شما دل انگیز و مایه آسایش روح می شود دستهایم دیگر توان همراهی تابوت های رنگینتان را ندارند و در پس هزاران دست، دست هایم کوتاه از یاریتان می شود گم می شوم در تلاطم سیل خروشان های مردمانی که نظاره گر خورشید بی فروغ شمایند گوشه ای در ازدحام جمعیت سر به زانوی دل گذاشته و قدری خلوت می کنم و مرور می کنم جاماندگی ام را، مرور می کنم روزهای نبودنم را و مگر می شود باشید و نباشم؟! در این کوره راه های تردید گمنامی شما چه زیبا فراز نام ها و یادها نشان راه شده و دم از شما می زنند می اندیشم لحظه وداع شما با دنیا چگونه بوده که نامتان تا ابد اینچنین بر تارک تاریخ ماندگار شده است سکوت می کنم از هیبت شکوهتان در پیامی که آورده اید؛ می خوانم تا فراموش نکنم ماندگاری راهتان و نفوذ کلامتان شهدا شرمنده ایم ما بعد از شما هیچ نکردیم... از قلب بر زبانه : محمد حسین مرادیان دانشجو معلم دانشگاه شهید رجایی کرمانشاه 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌ ‌‎‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌