هدایت شده از معرفت ولایی
معرفت ولایی؛ ♦️زیارت امام رضا علیه السلام و سه پاداش (برائت از جهنم، امان از حساب و ورود به بهشت)♦️ بسم الله الرحمن الرحیم یاولی... وجود مقدس امام رضا (علیه السلام) تجلی تامّ رأفت، لطف و رحمت الهی است، لذا وقتی انسان توفیق زیارت آن ذات مقدس نصیبش شده و به آستان بوسی آن حضرت شرفیاب می‌شود، آن حضرت نیز از باب لطف و رحمت خویش با دستان مبارک خود سه پاداش را همزمان به او عطا می‌کند. سه پاداشی که کسب آن به غیر از این مسیر بسیار دشوار و شاید غیر ممکن خواهد بود. 💧شهید دستغیب در داستانی به این سه پاداش اشاره نموده و می گوید : حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت امام رضا علیه السلام مشرف بودم. پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید شده و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود را دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت. وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم و آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش برسانم. گفت: حجره‎ام در مدرسه خیرات خان است. او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه‎ام شد؛ به طوری که همه روزه می‎رفتم و او را در کارهایش یاری می‎دادم. روزی نام و محل و حالاتش را پرسیدم. گفت: نامم ابراهیم است و اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می‎دانم. ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می‎شوم و مدتی توقف کرده و باز به عراق باز می‎گردم. در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود، دو مرتبه پیاده مشرف شده‎ام چ. در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم‎سن بودند و رفاقت و صداقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم، مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی‎توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند. هنگام وداع با من گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول توست و پیاده و به زحمت می‎روی؛ پس حتماً مورد نظر واقع می‎شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام نموده و در آن محل شریف یادی از ما بنمایی. پس آنها را وداع نموده، به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی شدید به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه‎ای از حرم افتادم و حالت از خود بی‎خودی و بی‎خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکشان رقعه‎ای می‎دادند و چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمودند . پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟ ـ حضرت فرمودند: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت ! عرض کردم این کار، مناسب حضرت نیست خوب است به دیگری امر فرمایید تا این رقعه‎ها را تقسیم کند. حضرت فرمودند: این جمعیت همه به امید من آمده‎اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه‎ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته بود: «برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنه و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا » (داستان های شگفت انگیز، شهید دستغیب، ص 165) خوشا به حال آنانکه توفیق زیارت همراه با معرفت آن امام رئوف و رحیم نصیبشان می‌گردد و این زیارت بُعد مکانی ندارد. اللهم ارزقنا 🌟یا اللهُ یا رئوف صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌟 به کانال معرفت ولایی بپیوندید 👇👇👇 ┏━🍃🌺🍃━┓ https://eitaa.com/maarefatevelayee https://splus.ir/maarefatevelayee https://ble.ir/maarefatevelayee ┗━🍂━