╭•⊰◄‹☫🕊›••⊱─━─━•─┈─ · · · · ❲‌ ماجرای یک قوطی خالی کمپوت که رزمندگان برایش صف می‌کشیدند! ❳ بچه‌های مدرسه اغلب برای رزمنده‌ها نامه می‌نوشتند و برایشان پست می‌کردند. در یکی از نامه‌هایی که به همراه یک قوطی خالی کمپوت به دست یک رزمنده رسیده بود، یک نوجوان مطلبی نوشته بود که از آن به بعد بچه‌های گردان بر سر این قوطی دعوا می‌کردند. این نوجوان در نامه‌اش خطاب به رزمنده‌ها نوشته بود: «برادر رزمنده سلام؛ من یک دانش آموز دبستانی هستم، خانم معلم ما دیروز گفت: برای کمک به رزمنده ها هر یک از دانش آموزان یک کمپوت به مدرسه بیاورد. خانواده ما خیلی فقیر است من با مادرم به مغازه رفتم تا کمپوت بخرم اما قیمت کمپوت‌ها خیلی گران بود حتی کمپوت گلابی که از همه کمپوت‌ها ارزان‌تر بود و 25 تومن است نتوانستم بخرم. آخه درآمد ما به اندازه سیر کردن شکم من و خواهران و برادرانم هم نیست وقتی که در حال برگشتن به خانه بودم، دیدم یک قوطی خالی کمپوت در راه افتاده است آن را برداشتم و تمیز شستم دوست دارم هر وقت تشنه شدید با این قوطی کمپوت آب بخورید تا من هم از اینکه برای رزمنده‌ها کاری انجام داده‌ام، خوشحال شوم.» از آن روز به بعد رزمنده‌ها برای آب خوردن با این قوطی نوبت می‌گرفتند، آب خوردنی که همراه آن اشک بود و احساس... | ◈⊱ --------------------------------------------------------- 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir