💙آنقدر دیر آمدے فصل زمستانم رسید ❄️آرزو هایم خزان شد خط پایانم رسید 💙سایه‌ام یخ بست و قلبم بی صدا در خودشڪست ❄️وقت شبنم چیدن از چشمان گریانم رسید 💙نا رفیقان و رفیقان زخم را ڪارے زدند ❄️یادگارے بر تنم از این و از آنم رسید 💙با ڪه گویم درد دل ڪو محرم اسرار ها ❄️نو بهارم شد خزان و برگ ریزانم رسید 💙عادت دیرینه دارم با خودم خلوت ڪنم ❄️بی ڪسے ڪم بود و اندوه ِفراوانم رسید 💙هیچ صیادے به حال صید خود دلسوز نیست ❄️دیدے آخر نازنینم بر لبم جانم رسید 💙نا امیدے بدترین درد است اے سنگ صبور ❄️شاید امشب یک نظر از سوے یزدانم رسید 👤 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅ کانال رسمی کانون شعر و ادب دانشگاه فرهنگیان یزد 🌐 https://eitaa.com/cfu_literature