من، معـــــــــلم هستم زندگی پشت نگاهم جاريست سرزمين كلمات تحت فرمان منست قصر پنهان منست قاصدك های لبانم هر روز سبزه‌ی نام خدا را به جهان می بخشد من معلم هستم آخرين دغدغه هايم اينست: نكند حرف مرا هيچ كس امروز نفهميد اصلا نکند حرفی ماند؟ نكند مجهولی روی رخساره‌ی تن سوخته‌ی تخته سياه جا مانده‌ست؟ من معلم هستم هر شب از آينه ها می پرسم: به كدامين شيوه؟ وسعت ياد خدا را بكشانم به كلاس؟ بچه ها را ببرم تا لب درياچه‌ی عشق؟ غرق دريای تفكر بكنم؟ با تبسم يا اخم؟ با یکی بود و نبود؟ زیر یک طاق کبود؟ يا كلاغی كه به خانه نرسيد قصه گویی بكنم؟ تك به تك يا با جمع؟ بدوم يا آرام؟ من معلم هستم نيمكت ها نفس گرم قدم های مرا می فهمند بال های قلم و تخته سياه رمز پرواز مرا می دانند سيب ها دست مرا می خوانند من معلم هستم درد فهميدن و فهماندن و مفهوم شدن همگی مال منست من معــــــــــــــلم هستم… 📆روز معلم بر شما باغبانان صبور و بی ادعای باغ زندگی مبارک باد.🌹🍃 ●▬▬▬▬๑◇✿◇๑▬▬▬▬● ✅ کانال رسمی کانون شعر و ادب دانشگاه فرهنگیان یزد 🌐 https://eitaa.com/cfu_literature