ژان پل سارتر می‌گوید: اگزیستانسیالیسم با کسانی که روحیه‌ای مانند لاییک‌ها داشته و خودسرانه و با ثمن بخس وجود خدا را منکر می‌شوند به شدت مخالف است. در سال ۱۸۸۰ اجتماعی از استادان فرانسوی برپا شد و کوشش فراوانی در گسترش معتقدات دهری مذهب‌ها انجام دادند. به این نتیجه رسیدند که علی رغم عقیدهٔ « آفریننده، یک فرضِ بدون فایده است و جنبه تجملی دارد.» امنیت خاطر مردم، دوام و اخلاقیات و اجتماع سالم، هنگامی پابرجاست که آفریننده را قبول داشته باشیم. لیاقت و استعدادها هنگامی معتبر خواهد بود که ما آفریننده را بر همه سبقت دهیم. به این ترتیب آفریننده، پیشاپیش بوده است و همین امر ایجاب می‌کند که نفس صداقت و فضیلت باشد. اگزیستانسیالیسم با این دسته که ادعا می‌کنند اگر آفریننده‌ای در کار نباشد، ما بدون او نیز می‌توانیم برای خودمان مقررات وضع کنیم مخالف است. این نظریه که نیز می‌توان اصول ترقی و شرافت و انسانیت را بدون آفریننده رونق بخشید، هرگز مورد قبول اگزیستانسیالیسم نخواهد بود. انگیزه مخالفت اگزیستانسیالیسم با کسانی که جهان را بدون آفریننده می‌دانند از این روست که اگزیستانسیالیسم مدعی است در جهان بدون آفریننده، زندگی دردناک و تحمل ناپذیر خواهد شد و انکار در مورد آفریننده به منزله اضمحلال کلیه امکانات معتبر در جهان عقلانی است. آفریننده‌ای لازم است تا پسندیده و پیشاپیش وجود داشته باشد. بدین ترتیب چنان‌‌که آفریننده‌ای نباشد، موانع از پیش پای برطرف می‌شود و انجام هر عملی مباح می‌گردد، و در این اوضاع و احوال ترک به انسان دست می‌دهد. زیرا نه در وجود باطنی و نه در خارج از وجود، نقطه اتکایی باقی نمی‌ماند... منبع: ایده‌آل زندگی و زندگی ایده‌آل؛ علامه محمدتقی جعفری برگرفته از کتاب اگزیستانسیالیسم یا مکتب انسانیت، ژان‌پل‌سارتر ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance