خداوند در آیهی ۱۱۲ سورهی انعام میفرماید: «وَکَذَٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ...» قسمتی از آیه ۱۱۲ سوره انعام که ترجمهاش این میشود: "و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن برگماشتیم. بعضی از آنها به بعضی برای فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا می کنند."مردم درباره شیاطین جن و انس دچار یک نوع افراط و تفریط شدهاند. بعضیها کلاً جن را انکار میکنند که این یک نوع تفریط است و بعضیها هم به قدری به جن اعتماد دارند که هر مسئله و مریضی و گرفتاری که در زندگیشان پیش میآید را به جن نسبت میدهند.اصل مسئلهی جن وجود دارد و میتواند در زندگی انسان هم تأثیر بگذارد، اما این تأثیر حداقل و بسیار کم است. ولی اینکه جن میتواند بر روی انسان تأثیر بگذارد و به انسان الهام بکند همان نکتهای است که حضرت آقا بیان فرمودندکلمهی شیاطین در قرآن و در روایات خیلی زیاد بهکار رفته است. اصل مسئلهی جن و شیطان جنی یک مسئلهی عقلی و فلسفی و یک مسئلهی نقلی و دینی است یهودیها و مخصوصاً صهیونیستها خیلی دنبال مسائل ماورائی هستند. و سازمانهای جاسوسیشان مثل موساد از این کارها میکنند و هیچ شکی در آن نیست. و شواهد بسیار زیادی هم وجود دارد. اما ما باید واقعیت زندگیمان را بر اساس توکل به خدا تنظیم بکنیم و با عقل و عرف جامعه و عقل جمعی زندگی را برنامهریزی کنیم و کشور را به پیش ببریم.انسانهایی که ایمان محکمی ندارند حرفهای شیاطین و یا اجنه را میپذیرند. بنابراین اولاً تصویر شیطان جنّی و شیطان انسی هر دو وجود دارد. و اینها دشمن انسان و مؤمنین هستند.