وقتی یازده سالم بود منو به مردی هفتاد ساله که زنش مرده بود شوهر دادن به همین سادگی ….
نه کسی نظر منو پرسید نه صلاحم رو در نظر گرفت آقام کارگری ساده بودو در آمد کمی داشت پس وقتی زن های محلی منو برای اون پیر مرد پولدار در نظر گرفتند نه نگفت .
ادامه داستان و اینجا بخونید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
داستان های واقعی و جذاب رو اینجابخونید🛑