امروز رفتیم خونه پدری برای تمییزکاری. می‌دونید که، قراره موکب بشه. خونه باید برای زائر های آقا حسابی تمییز و مرتب بشه دیگه، پس کار رو سپردیم به شلنگ آب و جاروی دسته بلند و اسفنج🧽🧼🚿 از همون بالا شستیم تا کف زمین. حسابی خاک و غبارش گرفته شد. تا زمین خشک بشه و آماده فرش کردن، جاتون خالی خادم های موکب اومدن صرف ناهار دست پخت خودم😋 بعد از نهار هم چند تا از اتاق ها فرش شد البته عکس نگرفتم مثلا داشتم کار میکردم دیگه😄 هنوز خیلی کار مونده روزای دیگه براتون عکس می گیرم و مرحله به مرحله گزارش می دم.