حکایت 🔸دو متکدی در خیابانی نزدیکِ واتیکان کنار هم نشسته بودند. 🔹 یکی صلیب ✝ گذاشته بود و دیگری تصویر هلال ماه☪ که نمادی اسلامی است. 🔸مردم زیادی که از آنجا رد می‌شدند، به هر دو نگاه می‌کردند و فقط در کلاه آن کسی که پشت صلیب نشسته بود پول می‌انداختند. 🔹کشیشی که از آنجا می‌گذشت رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا مرکز مذهب کاتولیک جهان است. مردم به تو پول نمی‌دهند، به خصوص اینکه درست جایی نشسته‌ای که گدای کنارت صلیب دارد و از روی لجبازی هم که شده، مردم به آن مسیحی پول می‌دهند نه به تو. 🔸گدای مسلمان بعد از شنیدن حرف‌های کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "پرویز" این اومده به ما کاسبی یاد بده! ‼️مراقب باشیم برای لجبازی با یکی، سکه در کلاه دیگری نیاندازیم. 🗳 انتخابات از آنچه می‌بینیم به ما نزدیکتر است!