من حسادت می کنم حتی به تنها بودنت من به فرد رو به رویی، لحظه ی خندیدنت من به بارانی که با لذت نگاهش می کنی یا نسیمی که رها می چرخد اطراف سرت اینکه چیزی نیست، گاهی دل حسادت کرده به عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت هیچ کس ای کاش در دنیا به تو حسی نداشت من حسادت می کنم حتی به قلب دشمنت کاش هر کس غیر من، ای کاش حتی آینه پلک هایش روی هم می رفت وقت دیدنت ...