[چند دقیقه سکوت به احترام بحران!] ⚫ حس و حال بدی، شبیه همان پنجشنبه که در سالن کتابخانه دانشگاه سرم لای کتابم بود و درست وسط شنیدن صدای آژیرهایی که قطع شدن سریعشان نشانی از سرعت بالای ماشینهای آتش نشانی به سمت محل حادثه داشت، بغل دستی ام گفت دو طبقه از پلاسکو بخاطر آتش سوزی فروریخته است، متعجبانه نگاهش کردم که مگر میشود؟ موبایل را درآوردم تا نشدنش را به او ثابت کنم و همان لحظه فیلم سقوط کل ساختمان روی کانالها قرار گرفت! کار نشد نداشت و آن ساختمان قدیمی و پر خاطره ریخت... مثل امروز که سیل همه چیز را شبیه فیلمهای تخیلی آخرالزمانی هالیوود با خود برد و تا الان که بیش از ده نفر شوکران مرگ نوروزی را سر کشیده اند هنوز فیلمش برایم شبیه فیلمهاست! 🔴 این تحلیل های در ثانیه مردم هرقدر که از دل می آید ناچارا به دل نمی‌نشیند، یکی در کسری از ثانیه و با دیدن چند عکس تحلیل جغرافیایی از محل حادثه ارایه میدهد، دیگری میگوید چرا جاده را نبسته اند، در این وسط کسی به نقش غذای دیشب رییس هلال احمر در بارش باران میپردازد و فقره آخر یکی افشا میکند که سالها پیش همه وقایع امروز را پیش‌بینی کرده و موجودات ترسناکی به نام مسوولین حرفش را آویزه گوش نکرده اند... این تحلیل ها خیلی آشناست، مثل همان ساعات اولیه بعد از سقوط پلاسکو، اینکه چرا هلی‌کوبتر آتش نشانی چهارطبقه آتش را خاموش نکرده، چرا ترافیک محدوده کنترل نشده بود، چرا ساختمان اصلا پلمب نشده بود و... چرا ها و چگونگی هایی که نه الزاما غلط و نه اجبارا صحیحند، تنها بروندادی از یک تلاش جمعی برای عقب نماندن از واکنش به اتفاقات است، واکنشهایی بس سیاست زده و تخصص ستیز! 🔵 برادر، خواهر، مادر، معترض، کارشناس، پیشگو، مغزفراری، ادمین کانال دوزاری... مع الاسف اینقدر ارزش حرف حساب را پایین می‌آورید که پس فردا اگر کسی هم خواست هشداری کارشناسی بدهد پنبه در گوشمان بگذاریم و بگوییم مگر خودمان کم کارشناسیم که یک از پشت کوه آمده نصیحتمان کند؟! میدانم که سخت است ببینی همه چیزی میگویند و تو نمیگویی اما به هر تقدیر ما مختار به انتخاب همدردی و گوش دادن به دستورات مجاری رسمی در چنین لحظاتی هستیم... ما(بخصوص اصحاب رسانه) در کدام برهه از سال هشدارهای زیست محیطی را دغدغه خودمان و سوژه مطالبمان کرده ایم که حالا مدعی‌العموم حوادث گشته ایم؟ روح قربانیان شاد و خداوند به بازماندگان صبر عطا نماید! @chobealef