[براساس یک داستان واقعی!] 🔴 احتمالا اکثریتی نودوچند درصدی ماجرای این عکس را یا نمی‌دانند یا فراموش کرده‌اند(هیچ چیز مفیدی هم از دست نداده‌اند)... ماجرا به یکی از سخنرانی‌های ریاست جمهوری وقت در اواخر سال۸۸ بر‌میگردد، سخنرانی‌ای که تصاویرش بیشتر از سخنانش جنجالی شد، بنری پشت احمدی‌نژاد نصب شده بود که در جریان چاپ طرحش رنگ سبز پرچم شبیه به آبی شده بود، و خب طبیعتا همه جا حرف از این بود که ترس دولت از قدرت معنوی جنبش"سبز" باعث شده تا رنگ سبز پرچم هم سانسور کنند(هنوز هم سرچ کنید بعضی از صفحات آرشیوی آن زمان می‌آید)... این البته تنها مورد از کمدی‌های سبز آن سال نبود، هفته اول لیگ‌برتر برگزار شد، ذوب‌آهن یا پاس فقید همدان(دقیقش خاطرم نیست) با لباس دوم در بازی حاضر شد و در مطبوعات شایعه طرح شد که دولت اجازه پوشیدن لباس سبز را به تیم‌های فوتبال نمی‌دهد تا مبادا جنبش به ورزشگاه‌ها برسد!... این شایعه هفته بعد عمرش به پایان رسید اما مواردی از این دست در فضای هیجانی۸۸ هر روز پیش می‌آمد و گودرزها به وصلت شقایق در می‌آمدند تا بازار خبر از رونق نیافتد! 🔵 ایام انتخابات ۸۸ بود و یکی از ثابت‌ترین ادعاها آن بود که دولت دریای خزر را به روسیه فروخته است تا همسایه شمالی راضی شود برایش انرژی‌هسته‌ای بسازند(این را بگذارید کنار فیلم تبلیغاتی رقیب احمدی‌نژاد که در آن یک بازیگر تئاتر میپرد جلوی موسوی و می‌گوید پسر من معتاده ما کار می‌خواهیم نه انرژی‌هسته‌ای!)، خوشمان می‌آمد یا نه، اما این حرف را اکثر مردم باور کردند، آنقدر باور کردند تا جاییکه چند سال بعد تیم والیبالمان آمریکا را برد و به چین باخت، همه گفتند این دستور احمدی‌نژاد بوده تا به چین باج بدهیم!... ورق برگشت و دولت عوض شد و مذاکرات خزر که سالها قبل از دولت سابق در دولت اسبق شروع شده بود به توافق نهایی نزدیک شد، حالا همه آنها که ادعا می‌کردند احمدی‌نژاد خزر را به روسیه فروخته باید مردم را قانع می‌کردند که از هر طرف به این دریا نگاه کنید ایران نمیتواند مالک پنجاه درصدش بوده باشد! از بخت بد در این میان تیم ملی ایران هم با سوریه ۲-۲ مساوی کرد تا این بار شایعه شود روحانی به کی‌روش دستور داده سوریه را نبرید تا بشار‌اسد خوشحال شود! ✅ تمام شد؟ ابدا!... روزمره سیاسی ایران بی‌نهایت از این طرح مساله‌های کوتاه‌مدت داشته که خودمان هم فراموششان کرده‌ایم... وظیفه ما چیست؟ بسم الله الرحمن الرحیم، ما محکوم به آگاهی بخشی هستیم، نه در مورد تک تک شایعات، مساله پیچیده تر از اینهاست، ما با جامعه‌ای مواجهیم که هرچیز را باور می‌کند، نباید بکند! تفاوت میان رسانه متعهد و غیرمتعهد را پیش از هر خط و جناحی این استاندارد مشخص می‌کند که دنباله‌رو "آگاهی" است یا ماشین تولید "آگهی"... آگاهی هر روز مخاطب را با درد اندیشیدن عمیق میکند و آگهی جامعه‌ای را هر روز بیشتر از دیروز درگیر این سطحی نگری میکند! @chobealef