[عجالتا خراب کردید آقای مهدویان!] در ایام جشنواره فیلم فجر، مجموعه‌ای از نقدهای بنیادین به ماجرای "نیمروز۲؛ رد خون" به ذهنم رسید که طرحشان در فضای زنده باد و مرده باد ایام جشنواره چندان بجا نبود، نقدهایی که هرچند بیانگر یک سقوط آزاد برای محمدحسین مهدویان بود باز نافی آن نمی‌گردید که آخرین فیلم او نیز چند سطح از متوسط سینمای ایران بالاتر است، ادعایی نه چندان عجیب که انداختن یک نگاه به لیست فیلم‌های در حال اکران صحت آن را اثبات می‌کند! 🔵 مهدویان هرقدر در و فرم روایی ویژه‌اش خود را بی نیاز از سناریو می‌دید، در اصالت را به صحنه پردازی و خلق شخصیت داد و در با یک جیمزباند بازی مامور اطلاعات ایران که در خانه شخص اماراتی هم شنود گذاشته بود تا کسی فارس را از خلیج جا نیاندازد و قیصروار بدون هیچ گره‌گشایی از معمایی داستان را تمام کرد، در مجبور به نگارش سناریو شد و بیش از همیشه نشان داد که توانایی‌های دیگرش او را چگونه در فیلمنامه اثر تنبل کرده است، فیلم با صدها خرده روایت آغاز می‌شود و هیچگاه تمام نمی‌شود(عملیات برون مرزی ایران در عراق، نفوذ مجدد تواب قبلی در سیستم و...)، آنهایی هم که تمام می‌شود تابع هیچ منطقی نیست، صادق(جواد عزتی) با ریشش بازی می‌کند و از طریق شهود شخصی متوجه جاسوسی و خرابکاری و... دیگران می‌شود! 🔴 خشونت مقدس ایده ناب و امضای مهدویان پای آثارش بوده است، متوسلیانی که قیچی پرتاب می‌کند، کمالی که می‌خواهد زندانی را مثل سگ بکشد و موسی‌ای که با چاقوکشی از حیثیت ناموس ایرانی دفاع می‌کند... یقینا آنقدری که مهدویان در ملموس کردن این انگاره موفق بوده است هیچ کارگردانی در تثبیت انگاره دیگری در دهه۹۰ به موفقیت نرسیده است... اما ماجرای نیمروز۲ پایان خشونت مقدس مهدویان است! اگر اعتیاد به خلق جلوه‌های ویژه به وقت شام حاتمی‌کیا را از نیمه ابتر و خنثی می‌کند، اعتیاد مهدویان به خشونت نیز خودش را پیش از همه قربانی می‌سازد، این خشونت که دیگر قداستی ندارد تا آنجا پیش می‌رود که موفق‌ترین قهرمان داستانی‌اش(کمال) نیز تبدیل به یک تیپ عشق آدمکشی در عین تخمه خوردن می‌شود! آدم حالش بهم می‌خورد از این خشونت خارج از شخصیت... 🔵 مهدویان آنقدر در سناریو میلنگد که مجبور به خلق عاطفه درون مجاهدین می‌شود، واقعیت تلخ آن است که همذات پنداری مخاطب با مجاهدی که به خاک پدری‌اش ورود کرده تا دخترش را بیاید بیشتر از قهرمان کاریکاتوری‌ای است که برای حفظ آبرو دنبال خواهرکشی بی‌سروصدا در میانه جنگ است! 🔴 مرصاد؟ عملیات نبود! یک دعوای خانوادگی بود که لابلایش تعدادی گلوله هم شلیک شده! میگویید نه؟ به سطح مبتذل سناریونویسی مهدویان برای تشریح عملیات نگاهی مجدد بیاندازید! @chobealef