عاری از صبرم و طاقت نفسم بند آمد
زیر اندوه فراقت نفسم بند آمد
ایستادهای لبهی زندگیم، از این روست
هر کسی رفت سراغت نفسم بند آمد
مو زدی شانه و ناخواسته عطری برخاست
مثل گلهای اتاقت نفسم بند آمد
موقع گفتن این شعر کمی ترسیدم
خوش نیاید به مذاقت، نفســـــ....:))
𝐹𝑟𝑜𝑚:
@kahandcoffe
𝑊𝑖𝑡ℎ 𝑔𝑟𝑒𝑎𝑡 ℎ𝑜𝑛𝑜𝑟 𝑡𝑜:
@Chocolate2005