✍ صفايي بود ديشب 1️⃣ چو بستي در به روي من به كوي صبر رو كردم چو درمانم نبخشيدي به درد خويش خو كردم 2️⃣ چرا رو در تو آرم من كه خود را گم كنم در تو به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو كردم 3️⃣ خيالت ساده‌تر بود و با ما از تو يك روتر من اينها هردو با آيينه دل رو به رو كردم 4️⃣ فرودآ اي عزيز دل كه من از نقش غير تو سراي ديده با اشك ندامت شست و شو كردم 5️⃣ صفايي بود ديشب با خيالت خلوت ما را ولي من باز پنهاني ترا هم آرزو كردم 6️⃣ تو با اغيار پيش چشم من مي در سبو كردي من از بيم شماتت گريه پنهان در گلو كردم 7️⃣ ازين پس شهريارا ما و از مردم رميدنها كه من پيوند خاطر با غزالي مشك مو كردم ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar