عاشقم‌کردۍ‌وگرفتار‌هجراڹ مست‌عشقت‌کردی‌ام‌در‌خماری‌به‌سر‌می‌برم. یکسال‌و‌اندی‌‌از‌اولین‌و‌تا‌کنون‌آخرین‌دیدار‌ازحرمت‌میگذرد.حال که دیدم‌حرمت‌را‌دلم‌زودتر‌تنگ‌میشود‌برای‌حال‌و‌هوای‌زیبایش! می‌خواهم‌از‌عاشقانه‌هایم‌برایت‌بنویسم،‌از‌عشقی‌که‌مرا‌بدو‌مبتلا‌‌کردی... از‌لبیک‌گفتن‌هایم‌و‌ازنجواهایت،از‌اشک‌هایی‌که‌جاری‌از‌‌چشمانم‌در‌غم‌فراقت‌و‌ازاشک‌شوقی‌که‌در‌لحظه‌ی‌وصال‌در‌دیدگانم‌حلقه‌زد. و... . . . و‌حالا‌همه‌و‌همه‌خاطره‌است‌و‌بس...🙁💔 🆔@clad_girls