امروز صبح با زهرا رفتیم خیمهگاه. برنامه بعثه رهبری، به زهرا گفته بودم از مدینه تا کربلا رو فیلمش رو میبینیم. یه آخوندی صحبت میکرد و اسلایدهای تصویری نشون میداد، هر به چند دقیقه زهرا میپرسید پس کِی شروع میشه؟ وسط گریههام از خنده مُرده بودم. میگفت: " وقتی شروع شه این آقاهه دیگه حرف نمیزنه؟ "
برنامه شون عالی بود، توی خیمه واقعی اصحاب. عالی تر میشد اگر قسمت بچهها جدا بود و با زبون خودشون براشون برنامه اجرا میشد. مثل خیمه حضرت قاسم که امام حسین از خیمه خودشون جدا کردند.
کربلا، شهریور ۱۴۰۳