آسان خدا را سخت کرده‌ایم یُرِیدُ اللَّهُ أَن یخَُفِّفَ عَنکُمْ وَ خُلِقَ الْانسَنُ ضَعِیفًا(28- نساء) ازدواج یا همان نکاح شرعی راهکاری است حلال و آسان که خداوند متعال برای سامان دادن به غریزه شهوت و جنس مخالف خواهی، پیش روی انسان قرار داده است. انسان به طبع اولیه در برابر خواهش‌های نفس خود ضعیف و ناتوان خلق شده تا با تربیت آن در مکتب انسان سازی قوی و قدرتمند شود. از اسباب تربیت نفس و رام کردن نفس چموش دادن پاسخی واقعی به درخواست‌های بجای اوست؛ ازدواج یکی از این موارد است که در حوزه غریزه جنسی خداوند آن را تنها پاسخ درست به درخواست آن قرار داده است و به شکل‌های متعددی آن را تا حد امکان آسان گرفت تا بهانه‌ای برای آلوده دامنی برای کسی نماند. در اسلام پس از رضایت طرفین فقط چند جمله کوتاه لازم است تا دو جنس مخالف به هم محرم شوند و ازدواج صورت گیرد؛ ولی ما چنان کار را بر خود سخت کرده‌ایم که آسانی ازدواج گم شد و به یکی از دشوارترین و طاقت‌فرساترین اقداماتی تبدیل شد که می‌توان تصور کرد. تصرف در اموال دیگران تنها از راه شرعی جایز است یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تجَِرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ (29- نساء) این آیه در واقع زیر بنای قوانین اسلامی در مسائل مربوط به معاملات و مبادلات مالی را تشکیل می‌دهد و به همین دلیل فقهای اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال می‌کنند. آیه خطاب به افراد با ایمان می‌گوید: اموال یکدیگر را از طرق نابجا و غلط و باطل نخورید؛ یعنی هر گونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون یک مجوز منطقی و عقلانی بوده باشد ممنوع شناخته است. بر اساس این آیه تصرف در اموال دیگران تنها به واسطه یکی از مجوزات شرعی مثل بیع و اجاره و مانند آن ممکن خواهد بود و هرگونه تصرف که بدون مجوز شرعی صورت گیرد مانند قمار و شرکت‌های هرمی و مانند آن، مصداق اکل به باطل بوده و از نظر شرع حرام خواهد بود. از کبیره‌ها بگذر تا خدا از صغیره هایت گذر کند إِن تجَْتَنِبُواْ کَبَائرَ مَا تُنهَْوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیَِّاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُم مُّدْخَلًا کَرِیمًا(31- نساء) از آیه شریفه دو مطلب استفاده می‌شود: اول اینکه گناهان دو نوعند: صغیره و کبیره؛ هر چند تمام گناهان چون نافرمانی خداوند عظیم اند، کبیرند و بزرگ؛ اما وقتی گناهان با هم مقایسه می‌شوند برخی صغیره اند و برخی دیگر کبیره. بزرگی معصیت وقتی تحقق می‌یابد که نهی از آن نسبت به معصیت دیگر مهم‌تر و شدید تر باشد. دوم اینکه هر چند سیئات تمام گناهان را شامل می‌شود اما در این آیه منظور از گناهانی که خدا از آن می‌گذرد به دلیل مقابله، گناهان صغیره است. بنابراین این آیه با صراحت می‌گوید: اگر شما گناهان کبیره‌ای که از آن نهی شده ترک کنید؛ ما گناهان صغیره تان را می‌بخشیم و شما را به بهشت و مقام قرب الهی‌ وارد می‌کنیم. توسل به اولیای دین در همه حال چاره ساز است وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا(64- نساء) در این آیه راه بازگشت را به روی گناهکاران و آن‌ها که به نحوی از انحاء مرتکب گناهی شدند، گشوده و به یکی روش‌های توبه که تضمین قبولی در آن شده اشاره می‌کند. که اگر گنه‌کار نادمی به رسول خدا ص پناهنده شده و در پیشگاه او از خداوند بخشنده طلب عفو و بخشش نماید رسول الله نیز دست به دعا برداشته و برای او درخواست آمرزش نماید خداوند خواسته او را اجابت کرده و گنه‌کار را می‌بخشد. دو نکته: 1. از این آیه پاسخ کوبنده‌ای است به کسانی که توسل جستن به پیامبر صلی الله علیه و آ له و یا امام علیه السلام را یک نوع شرک می‌پندارند؛ زیرا این آیه به وضوح می‌گوید که آمدن به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آ له و او را در پیشگاه الهی شفیع قرار دادن و وساطت و استغفار او برای گنه‌کاران مؤثر است و موجب پذیرش توبه و نزول رحمت الهی است. 2. همان‌گونه که از آیه بدست می‌آید و ما به آن معتقدیم؛ پیامبر صلی الله علیه وآله آمرزنده گناه نیست؛ او تنها می‌تواند از خدا طلب آمرزش کند. این آیه پاسخ دندان شکنی است به آن‌ها که منکر این گونه وساطت هستند. ادامه 👇👇👇👇