🔴 دو باب را نبندید: باب انتقاد و باب گفتگو! 1️⃣ اول؛ باب نقد و انتقاد را نبندیم. باب نقد و انتقاد رو به بهانه‌های مختلف نبندیم. به اسم اینکه فلانی انقلابی است، فلانی اصولگراست، فلانی منتسب به فلان نهاد انقلابی است و ....! 🔹چون فلانی حزب‌اللهی است، روحانی است، اصولگراست، پاسدار است، مدافع حرم است، فرمانده بوده، فرمانده است، جانباز است! 🔸برخی نقد به افراد را مساوی حذف می‌دانند! تا به فردی نقد شد، می‌گویند چرا فلانی را از دایره حذف کردید! چرا دایره را محدود کردید! می‌گویند نقد نکنید تا همه متحد باقی بمانند! 🔹به بهانه شرایط حساس، برهه خطیر، وضعیت خطرناک و ..‌.، دهان منتقدین را نبندیم! بگذاریم افراد انتقادات خود را مطرح کنند. چه تند چه کند؛ چه آهسته چه با فریاد؛ انتقاد اگر دلسوزانه باشد که به نفع است اگر صریح و مچگیرانه باشد باز هم به نفع است! 🔸اینکه دشمن سوءاستفاده می‌کند، رقیب سوءاستفاده می‌کند، اصلاح‌طلبان سوءاستفاده می‌کنند و ...، اینها همه بهانه‌هایی برای تبرئه آقایان است. اگر انتقاد شوند به خودشان می‌آیند. 🔹اگر فرد مورد علاقه ما نقد شد، منتقد را متهم نکنیم. ما دستگاه نیت سنج نداریم که منتقد را به بی‌دینی، بی‌تقوایی، بی‌اخلاقی و ... متهم کنیم. اگر فرد دوست‌داشتنی ما نقد شد، منتقد را برچسب‌باران نکنیم! نهایت بگوئید: "به این دلیل به آن دلیل، نقد شما را نمی‌پذیریم! نقد شما درست نبود، نقد شما منصفانه نبود، صحیح نبود؛" اما دیگر طرف را بی‌تقوا و بی‌دین و ... نخوانیم! 2️⃣ دوم؛ باب گفتگو رو نبندیم؛ 🔹خیلی از مردم ما از هر طیفی، توان گفتگو ندارند. یا دایره واژگانی‌شان محدود است یا بلد نیستند حرف بزنند تا یک اختلافی ایجاد شد تا مسئله‌ای حادث شد سریع قطع گفتگو می‌کنند! 🔸این بستن باب گفتگو در بین متدینین و نیروهای انقلابی هم فراگیر است. تحمل اختلافات را ندارند. اگر اختلافی ایجاد شد یا می‌گویند دیگر قطع رابطه کنیم یا می‌گویند دیگر اختلافات را طرح نکنیم! ترس از گفتگو در رابطه با مسائل اختلافی! 🔹قطع کردن گفتگو نهایت درماندگی است که افراد نمی‌توانند باهم صحبت کرده و طرح موضوع کنند. علائق و دلبستگی‌های آنها تعیین کننده است نه قدرت عقل و منطق و شاخص. پیشنهاد می‌کنم جریان انقلاب، باب نقد و گفتگو را نبندند. @cyberi20