مادرچندباری نگاهش می کند،گوشه ی پذیرایی نشسته وتوی فکرفرو رفته است "پاشودختر،الانه که عاقدبیاد،مهمونامنتظرند" مهری که به پشتی های قرمزتکیه داده بود"مگه دخترنبایدسرعقدازپدرش اجازه بگیره" مادرچشم غره ای برساکت شدنش می دهد وحرف توی دهان مهری مثل قندهای گوشه ی لپ پدرخیس می خورد. مادربازرنگی برمی گردد"می دونی که این گوشواره ها هدیه ی بابای شهیدته ،سرعقدبه من دادحالا منم به تومیدم ازطرف بابات" ازآن هدیه ،ازآن عقد،ازآن لحظات سال هاست که می گذرد. حالا گوشواره ها تنها یادگاری اوست از پدرشهیدش ومادری که درکرونا به رحمت خدا رفت . وقتی گروه "بانوان تمدن ساز" را بازمی کنم مهری نوشته بود"این یادگاری تقریبا عتیقه محسوب می شه میخوام به بالاترین قیمت بفروشم برای محور مقاومت" شاید کنجکاو باشی ودوست داری بدانی چندفروخته شد؟ گوشواره ها ۳۸ میلیون قیمتش بود وتا ۷۰ میلیون مشتری داشت .من هم نمی دانم آخرش چندشد.هرچی شد عاقبتشان بخیرشد مثل پدرشهیدخانم مهری طالبی دارستانی. @daftar110