به فرموده امام باقر علیه‌السلام روزی علیه السلام در حضور پیروانش پرسید که کدام یک از شما می‌پذیرد که تکه آتش داغی را در دست گیرد و به‌اندازه ای نگه دارد که خاموش شود. حاضران همگی خاموش ماندند و کسی پاسخ نگفت، ولی امام باقر علیه‌السلام برخاست و به پدر عرض کرد اگر اجازه فرمایید من چنین کنم لیکن امام سجاد علیه السلام فرمود که مرادم تو نبودی، تو از منی و من از تو، مقصودم اینان اند. امام زین‌العابدین علیه‌السلام سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و سپس فرمود چه بسیار است وصف و تعریف و چه اندک است عمل! اهل عمل اندک اند! آری اهل عمل اندک اند! اکنون بدانید که ما اهل عمل و اهل سخن را به‌خوبی می‌شناسیم و این را برای سرگردان کردن شما نگفتیم بلکه خواستیم نیکان شما را بیازماییم و آثارتان را ثبت کنیم. امام باقر علیه‌السلام فرمود هنگامی‌که این سخن را از پدرم شنیدم به خدا سوگند مثل آن بود که زمین آنان را از شدت شرم و خجالت به خود لرزاند. چندان‌که مردی را دیدم عرق خجالت از سر و رویش ریزان بود و چشم از زمین برنمی‌داشت. علیه‌السلام که وضع آن‌ها را دید، فرمود:خدا رحمتتان کند، من هدفی جز خیر نداشتم؛ بهشت درجاتی دارد:مرتبه اهل عمل، چنان است که از اهل سخن کسی بدان نرسد و درجه اهل سخن نیز به گونه‌ای است که جز ایشان کسی ادراک نکند. امام باقر علیه السلام به خدای سوگند یاد فرمود، همین که پدرشان این سخن را فرمود، چنان بود که گویی بند از پای پیروان ایشان گشوده باشد. 📚کتاب سلونی قبل ان تفقدونی(تحریر نهج البلاغه) جلد ١ صفحه ۵٠۴ اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli