دفتر معرفت
. ▪️▪️▪️▪️▪️ 💠السلام علیک یا ثارالله 🔰 حقیقت ثارالله؟! 🔰چیستی ثارالله؟! (بخش اول) ▪️در روایات و زیارات وارده از معصومین(ع)، اوصاف زیادی برای تک تک این بزرگواران ذکر شده است. 🔺 برای امام حسین علیه السلام، اوصاف ویژه‌ای بیان شده، یکی از برجسته‌ترین آنها صفت "ثارالله" است. ▪️ همه چهارده معصوم(ع)، نور واحد هستند. حقیقت، ماده، معدن و اصل همه آنها یکی است. ✨ در زیارت جامعه آمده است که "اَنّ ارواحکم و نورکم و طینتکم واحده" ارواح شما و طینت شما و نور شما واحد است. ▪️ و بنابر حدیث اشتقاق، این حقیقت واحد که از خداوند سبحان تجلی یافته، کم کم انشعاب پیدا می‌کند و در قالب چهارده معصوم، متبلور می‌گردد. ▪️ از همین روست که حیات سیاسی اجتماعی ائمه معصومین(ع) را نیز، طبق بیان مقام معظم رهبری باید از ابتدا تا انتها، بسان حیات یک انسان ۲۵۰ ساله در نظر گرفت. ❓اگر حقیقت و اصل و منبع امامان، یکسان است، چرا القاب و صفات این بزرگواران، متفاوت است؟ علامه حسن زاده آملی(ره)، می‌فرمایند شرایط و موقعیت‌های موجود در عصر هر امامی، اقتضاء ظهور و بروز یک صفت را در یک امام، بیش از دیگران ایجاد می‌کند و اگر هر امامی، در شرایط و زمان امام دیگر بود، او هم همان صفت را جلوه گر می‌ساخت. درباره معنای ثارالله، لغت دانان، ثار را دو گونه معنا کرده اند: ۱-خون ۲-طلب خون یا خونخواهی ✔️البته منظور از خون، مطلق خون نیست، بلکه منظور، خون ریخته شده یا همان خونی است که بر اثر کشتن، پدید می آید و معمولاً مطالبه می‌گردد. ☑️ و معنای دقیق و صحیح نیز، همین معناست. ⚫️ موید: در زیارت عاشورا، عبارت «طلب ثارکم» آمده؛ طلب خونخواهی، معنا نمی‌دهد در حالی که طلب خون، معنادار است. 🔺 پس باید ثارالله را به همان خون خدا، معنا کرد. ❓اما خون خدا یعنی چه ؟ بزرگان برای توضیح «خون خدا بودن امام حسین علیه السلام»، از روایات قرب نوافل و قرب فرائض، استفاده کرده اند. ▪️ در قرب نوافل، ولی خدا، به اندازه‌ای مقرب می‌گردد که همه وجودش، خدایی میشود، یعنی خدا می‌شود چشم او، گوش او، دست او و... . از طریق خدا می بیند و می شنود و... ❌ البته بعضی به اشتباه، این امور را مجازی تلقی کرده‌اند. برای مثال، دست ولی خدا به اندازه‌ای پاک و توحیدی شده است که دست خداست. حال آنکه دست خدا یا چشم خدا بودن، یک حقیقت و واقعیت است، نه مَجاز! ▪️ در قرب فرائض که مرتبه بالاتری است، بنده به حدی محبوب می‌شود و غرق در توحید می‌گردد که جهت بشری‌ او، محو شده و جهت الهیش ظاهر می‌شود. مثلاً چشم بشری او، جهت حقانی پیدا می‌کند و خدا، با چشم او می بیند. چشم او، دیگر چشم خداست، نه چشم او. 🔺 به همین دلیل امیرالمومنین(ع) عین الله است. ✔️  خون امام حسین علیه‌السلام نیز به دلیل همین تقربی که دارد، خون خدا است. در قرب فرائض، «ولی خدا می‌بیند»، به این معناست که خدا ظاهر است و بنده باطن و جهت خلقیش، محو شده است؛ چشم او، عین الله و زبانش، لسان الله است. امام حسین (ع) نیز با مقام قرب ویژه ‌اش: ➖نگاهش، نگاه خداست. ➖شنیدنش، شنیدن خداست. ➖گفتنش، گفتن خداست. ➖ریختن خونش نیز حقیقتاً ریختن خون خداست؛ ❌نه از باب تشرف و مجاز، بلکه واقعا این گونه است. ⚫️ به همین ترتیب، تمام اعمال و حرکات حضرت، به خدا نسبت دارد، نه اینکه فقط خدا عمل ایشان را امضا کرده باشد. ✔️ خدا اگر می‌خواست کاری کند، همان‌گونه می‌کرد که حسین(ع) کرد. ◾️یعنی تمام آنچه از حجت خدا، براساس وظیفه الهی اش سر میزند، از خداست و این امر، بیانگر بعد معنوی عمیق عاشوراست. ادامه دارد ... ▪️▪️▪️▪️▪️