🌸هركس كه ندارد به جهان مهر تو در دل 🌸حقّا كه بود طاعت او ضايع و باطل 🔸اى سرور اولياء ع! اين محبّت توست كه سبب قبولى طاعات است. دل آن كس كه از ولايت و محبّتت تهى گشت، چه طاعت و عملى مى‌تواند داشته باشد، تنها عبادات او مشقّتى است كه بر خود نهاده‏. 🔸اى علىّ! محبتت در دل ما ازلى است، چگونه مى‌شود آن را ناديده گرفت. از جان خود مى‌توان گذشت، ولى از محبّت تو خير. 🔸چنانچه اى علىّ! دشمنت بخواهد با نصايحش مرا از عشقت باز دارد، اگر در ازل از ولايتت بهره‏‌مند نباشد قدرت راهنمايى او را ندارم و اگر هم بهره‌مند باشد و تاريكي‌هاى عالم طبيعت او را مانع گشته باشد، اين تويى كه مى‌توانى مشكل ميان من و او را حلّ كنى، تا شايد اقرار به ولايتت كند، اگرچه به سبب تقيّه به زبان نياورد. 🔸آرى، اى علىّ ع! تو نه چنانى كه توان وصف تو به جمال و كمال ظاهر و باطن نمود، مقام و منزلتت را جز خدا و رسولانش و رسول اكرم و فاطمه و فرزندانش (ص) نتوانند ستود. 🔸اى آن كه به عبادات خود مى‌بالى و آن را با ولايت علىّ ع انجام نمى‌دهى! بيا به ميكده و با مظهر تمام تجلّى حضرت دوست لحظه‌اى آشنايى پيدا كن، تا ببينى كه وى در زهد و عبادت و بندگى حقّ، گوى سبقت را از همه جنّ و انس ربوده‏. 🔸اى خواجه! تنها نجات تو در اين جهان و جهان ديگر دست تولّى به دامن علىّ عليه‌السلام زدن است و فرمان او بردن. ✍️برگرفته از شرح غزل 379 حافظ (نسخه قدسی)، 🔹آیة الله سعادت پرور (قدس سره) https://eitaa.com/daftaremarefat