یکی بر شعر سعدی بست تفسیر خدای کهنه ما را هست دلگیر خدای ما همان حی قدیمی است نیابد از هوای روز تغییر صفاتش دم به دم یابد تجلی مکن این را تو بر تغییر تعبیر که این تغییر در علم من و توست نه در آن حی دور ازنقص و تقصیر که تغییر است لازم گر بود نقص خرابی می شود محتاج تعمیر اگر علمت تو‌ را سازد خدایی مبارک باشدت این گونه تقدیر اگر دادی خدای خویش تغییر بدان روزی شوی زین امر تعزیر ۹ تیر ۱۴۰۳