📸 دختر عکاسِ کافه‌شبانه‌های آمریکا بخشِ سوم: 🔻خلاصه بعد از ۶ ماه، کلاس رفتن و تحقیق کردن در مورد این دین، یه روز، بزرگترین تصمیمِ عمرم رو گرفتم؛ روم نمیشد به کسی بگم؛ بخاطرِ همین، رفتم پیشِ همون مردِ جَوون، قضیه رو بهش گفتم؛ خیلی تعجب کرده بود که من اینقدر پیشرفت کرده بودم و مشتاقم؛ به من گفت باشه، من ترتیبِ کارا رو میدم 🔻با این تصمیم، خیلی از دوستامو از دست دادم و حتی خانوادم هم نگران شده بودن؛ ترسیده بودن؛ من رو منع نکردن اما با توجه به چیزایی که در موردِ اسلام تو آمریکا تبلیغ میشد و میشه، از این تصمیم من، ترسیده بودن 🔻به هر جهت، دوستام همه‌ی کارا رو ترتیب دادن؛ رفتیم یه لباس و یه روسریِ بلند خریدیم؛ باور نکردنی بود! بلندترین روسری‌ای که تو عمرم دیده بودم! 🔻رفتیم مسجد؛ دوستای دخترِ جدیدم، خیلی کمکم کردن؛ آمادم کردن برای مراسمِ اون روز ╔═••🌺🍃🍂••══╗ # دلیلِ حــجاب🔍 @dalilehejab 🌸 ╚══••⚬🌐⚬••═╝