💠 باغبانم، ولی ... باغبانم؛ ولی در باغ من جز نرگس نمی‌روید. بنفشه‌ها از تاب شب‌های غیبت در اضطرابند و سوسن و یاسمن، پیامبران حُسن تو. در گلزار خرامیدن را، سرو از تو آموخت، و جامه دریدن را، غنچه از من. وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‎ها بی خویشتنم کردی، بوی گل و ریحان‌ها گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل تا یاد تو افتادم، از یاد برفت آنها(سعدی) 🌻دوستان تان را به دعوت کنید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6