طرح رژیم صهیونیستی برای احداث گذرگاه داوود چیست؟ «گذرگاه داوود» یکی از گام‌های اولیه تحقق رؤیای به اصطلاح «اسرائیل بزرگ» است که عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر انصارالله یمن در آخرین سخنرانی خود نسبت به آن هشدار داد. حوثی در بخشی از سخنرانی خود اظهار داشت: «دشمن صهیونیستی طرحی به نام گذرگاه داوود دارد… رژیم جنایتکار آرزوی رسیدن به رود فرات را دارد و اکنون فرصت را در اختیار خود می‌بیند، زیرا برای نفوذ به خاک سوریه با مانعی مواجه نیست». گذرگاه داوود که سران رژیم صهیونیستی را به رؤیای اسرائیل بزرگ نزدیک‌تر می‌کند، کریدوری است که از طریق اشغال جنوب سوریه، استان‌های درعا، سویدا، التنف و دیرالزور ایجاد می‌شود و به فرات می‌رسد. منطقه مورد نظر این رژیم برای احداث گذرگاه داوود، دارای زمین‌های کشاورزی حاصلخیز و سرشار از منابع آبی و نفتی است. از نوامبر 2024 رژیم‌صهیونیستی با ورود به منطقه غیرنظامی شده‌ای که بلندهای جولان اشغالی سوریه را از هم جدا می‌کند، روند احداث گذرگاه داوود را با ساخت یک جاده هشت کیلومتری در جنوب شرقی روستای مجدل ‌شمس و به موازات خط آلفا آغاز کرده است. با وجود تلاش‌های زیادی که رژیم‌صهیونیستی برای پیشبرد پروژه «اسرائیل بزرگ» از طریق احداث گذرگاه داوود دارد، اما این پروژه و گام نخست آن، اگرچه نباید دستکم گرفته شود، با «موانع» و «چالش‌های جدی» مواجه است که در ادامه به مهمترین آن‌ها پرداخته می‌شود: یک؛ اجرای گذرگاه داوود مستلزم تخصیص چندین میلیارد دلار منابع مالی و اقتصادی است. تأمین چنین مبالغی به‌علت مشکلات شدید اقتصادی که رژیم به علت جنگ با آن‌ها مواجه است، فعلاً امکان‌پذیر نیست. در مورد حمایت‌های مالی و اقتصادی و همراهی آمریکا از اجرای چنین طرحی هم فعلاً ابهامات زیادی وجود دارد زیرا تمرکز اصلی دولت ترامپ هم فعلاً روی توافق ابراهیم است تا موضوعات دیگر. دو؛ احداث چنین گذرگاهی که چند صد کیلومتر طول دارد، نیازمند استقرار پایگاه‌ها و نیروهای نظامی با پشتیبانی هوایی و پدافندی برای تأمین امنیت و کنترل جاده است. در شرایط کنونی که رژیم صهیونیستی به‌خاطر جنگ غزه با کمبود تجهیزات و ارتش فرسوده و خسته مواجه است، اختصاص نیرو و زیرساخت‌های نظامی برای این کار عملاً غیرممکن و در صورت امکان بسیار سخت است. سه؛ وضعیت نامشخص سوریه، چالش بعدی در این باره است. به غیر از کادر رهبری تحریرالشام، هیچ کس در جامعه سوریه و حتی بدنه گروه‌های مسلح شورشی به رژیم اسرائیل تعهد نداده‌اند که در مقابل اقدامات اشغال‌گرانه آن سکوت خواهند کرد. به ویژه اگر رژیم اقدام به شروع ساخت کریدور نماید، اصلاً بعید نیست به خاطر فشار افکار عمومی به نظام سیاسی جدید، با واکنش نظامی گروه‌های مسلط مواجه شود. چهار؛ روسیه مانع دیگر در این زمینه است. اولاً وجود چنین کریدوری، چالشی برای نفوذ روسیه در سوریه جدید است. ثانیاً مسکو بارها اعلام کرده است که حتی در دوره پسااسد هم نباید وحدت و یکپارچگی سرزمینی سوریه مورد تعدی و دست‌اندازی قرار بگیرد. برای همین است که تاکنون اجازه نداده ترکیه حتی عملیات محدود علیه کردها انجام دهد. پنج؛ تجربه‌های تاریخی هم نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی در پیشبرد طرح‌هایی که فراتر از وسع و اندازه خود است، موفق نبوده است. پروژه «کانال بن گوریون» یک مثال عینی در این خصوص است. کانال بن گورین که در اواخر دهه ۱۹۶۰ طراحی شد، به دنبال ایجاد یک مسیر جایگزین برای کانال سوئز بود که مسیر اصلی حمل و نقل دریایی خاورمیانه بوده و می‌بایست اروپا و آسیا را به یکدیگر متصل می‎کرد. این مسیر آبی از شهر ایلات در سواحل جنوب سرزمین‌های اشغالی در کرانه‌های خلیج عقبه (مرز آبی با اردن) آغاز شده و پس از گذر از فلسطین اشغالی از مرزهای شمالی نوار غزه به مدیترانه می‌رسید. در واقع کانال بن گورین دو دریای سرخ و مدیترانه را به یکدیگر متصل می‌نمود. چشم انداز جسورانه این طرح ممکن بود اقتصاد رژیم صهیونیستی را متحول کند، اما بیش از 60 سال است که این طرح مسکوت مانده است، چرا که ممکن بوده و هست اجرای یک‌جانبه آن و الحاق سرزمین فلسطین جهان عرب را ملتهب کند، کانال را در برابر حملات مقاومت فلسطین از جمله حماس آسیب‌پذیر نماید و احتمالاً بخش بزرگی از جامعه عربی و اسلامی را در مقابل رژیم قرار دهد. ادعای توسعه ارضی به مساحتی به مراتب بزرگ‌تر و چندین برابر وسعت کنونی فلسطین اشغالی، در شرایطی که رژیم در «بحرانی‌ترین» دوره حیات 76 ساله خود قرار دارد و در حال حاضر هم با «تهدیدهای بزرگ موجودیتی» مواجه است، همچنان به یک «رؤیا» شبیه است تا یک واقعیت دست‌یافتنی. . _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan