سلام به خانواده عزیزم. مدتی بود به شدت بد حال بودم. فشارِ پایین، قندِ پایین، اوضاع روحیِ خراب، دردهای جسمیِ بی‌شمار و غیره. این روزای آخر جوری شده بودم که وقتی مادر چیزی ازم می‌پرسیدن، با اشاره چشم بهشون جواب می‌دادم. دیشب نصف شب قرص خواب خوردم که بخوابم ولی یه یک ساعتی که گذشت دیدم خوابم نمی‌بره. بلند شدم نشستم و تو همون اثنا یه ایده به ذهنم رسید که وقایع روزانه ماه محرم رو در قالب یه فایل صوتی برای رادیو درست کنم. برای همین تا صبح بیدار موندم و صبح اول وقت با تهیه کننده محترم رادیو سرکار خانم امیدیان تماس گرفتم و به محض اینکه ایدمو بیان کردم، ایشون فرمودند اتفاقا من عصرها برنامه‌ای دارم به نام «حسینیه» و این آیتم شما خیلی برای اون برنامه مناسبه. خلاصه منی که تا دیشبش انقدر حالم خراب بود که حتی نمی‌تونستم بنشینم و به دیوار تکیه بدم و مدام خم می‌شدم به جلو و پیشونیمو می‌ذاشتم رو زمین، یه آن به خودم اومدم دیدم به عشق حضرت اباعبدالله علیه‌السلام از صبح تا ساعت ۴ بعدازظهر مشغول آماده سازی این آیتم هستم و حالمم چقدر خوبه. البته تایم آیتم خیلی کوتاهه، ولی چون قسمت اولش بود باید برای فرمش و موسیقیش و همچنین شنیدن دو قسمت قبلی برنامه حسینیه که حال و هوای برنامه دستم بیاد وقت می‌ذاشتم. فایلی که بعد از این پست می‌ذارم نتیجه کار امروزه و اِن‌شاءالله قراره از فردا ادامه پیدا کنه، به شرط حیات. امیدوارم که ارباب بپسندن. ارادتمند: داداش محمد