پس از مرگ احمد کوپرولو، برادر زن او قره مصطفی پاشا وزیر اعظم (۱۰۸۷-‌۱۰۹۵ ق./ ۱۶۷۶-۱۶۸۳م.) شد. قره مصطفی نخست جنگ با روسیه را به سامان رسانید (۱۶۷۸-۱۶۸۱) و سپس به دلیل شورش مردم مجارستان علیه سلطه خاندان هابسبورگ و به درخواست نیکلاس زرینی (۳۰) و ایمره توکولی (۳۱) رهبران جنبش ملی مجار، به یاری آنان شتافت. ارتش عثمانی جنگی پیروزمندانه را علیه اتریش پیش برد و در ژوئیه – سپتامبر ۱۶۸۳ شهر وین را به محاصره گرفت. این دومین پیش‌روی بزرگ عثمانی به اعماق قاره اروپا و محاصره وین است. اولی در زمان سلیمان قانونی رخ داد. در کوران جنگ با اتریش، قره مصطفی قربانی دسیسه‌ای مرموز و شوم شد؛ در ۱۵ دسامبر ۱۶۸۳ میلادی به فرمان سلطان از مقام خود برکنار شد و در شهر بلگراد به قتل رسید. در دوران حکومت خاندان کوپرولو، بار دیگر “تهدید عثمانی” با تبلیغات صلیبی در اروپا توأم شد. به‏ نوشته استانفورد شاو، پاپ اینوسن یازدهم “خواستار تدارک یک جنگ صلیبی جدید با کفار [مسلمانان] شد و بدین منظور حتی به شاه ایران [شاه صفی دوم] نیز متوسل شد.” (۳۲) چنان‌که می‌بینیم، میان تهاجم عثمانی به اعماق قاره اروپا و اشاعه آرمان‏‌های مسیحایی و به تبع آن ظهور “پیامبران” یهودی رابطه‌ای مستقیم و آشکار موجود است. در زمان جنگ سلیمان قانونی و خاندان هابسبورگ دیوید روبنی “ظهور” کرد و در زمان مقابله حکومت خاندان کوپرولو با قدرت‌‏های اروپایی شابتای زوی و ناتان غزه‌ای. روشن است که ماجرای شابتای توجه مقامات دولتی عثمانی را جلب می‌کرد و واکنش آنان را برمی‌انگیخت. چنین نیز شد. احمد کوپرولو دستور دستگیری شابتای را صادر کرد. در فوریه ۱۶۶۶ شابتای را به قسطنطنیه و نزد وزیر اعظم بردند. اسناد تاریخی عثمانی درباره این حادثه مهم ظاهراً به علت آتش‌سوزی معدوم شده و سندی از جریان بازجویی شابتای در دست نیست. (۳۳) کاملاً معقول می‌دانیم که این اسناد به عمد معدوم شده باشد. به عبارت دیگر، دونمه‌ها و ماسون‏‌های عثمانی پیروان شابتای، در دوران تصدی سمت‌های حساس وزارت در سده نوزدهم یا پس از صعود مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) این اسناد را نابود کرده‌اند تا “اسطوره” شابتای آسیب نبیند. روایات یهودی و اروپایی درباره دیدار احمد کوپرولو و شابتای زوی غیرقابل اعتماد و آمیخته با افسانه‌هایی به سود شابتای است. احمد کوپرولو ماجرای شابتای را جدی نگرفت. این وزیر “دانشمند” و “بافراست” (۳۴) در قبال پیروان سایر ادیان اهل تسامح بود. لرد کین راس شخصیت احمد کوپرولو را چنین توصیف کرده است: مسلمانی متدین ولی فاقد تعصب بود. با سعه نظر به عقاید مذهبی دیگران می‌نگریست. از مسیحیان و یهودیان در برابر بی‌عدالتی حمایت می‌کرد و محدودیت‌های ساختن کلیسا را لغو کرد… احمد کوپرولو با قضاوت روشن‌بینانه، فکری قاطع و دقیق، که عمق مسایل را تا ریشه می‌دید، مردی بود کم‌حرف لیکن خوش‌پندار که حضوری موقر را با رفتاری مودبانه و متواضع درمی‌آمیخت. مردمانش او را مردی شرافتمند و متعهد به قول خود می‌دانستند و به خاطر همین صفات بود که احترام و محبت آنان را جلب کرده بود. (۳۵) قطعاً احمد کوپرولو ماهیت سیاسی ماجرای شابتای زوی را درنیافت و آن را یک داعیه دینی متعارف و احتمالاً ناشی از عدم تعادل روانی شابتای دانست. ادعای مسیحایی شابتای در چارچوب فرهنگ و عقاید دینی یهود بود و به مسلمانان ارتباط نداشت. دعوی سلطنت او بر بنی‌اسرائیل حقیر و احمقانه جلوه می‌کرد. قطعاً شابتای در دیدار با کوپرولو سلوکی عاجزانه یا متواضعانه داشت زیرا بر او سخت نگرفتند و تنها وی را در قلعه گالیپولی حبس کردند. 4 👈🏿 ادامه دارد .... در تلگرام 👇 🆔 https://t.me/daroladyan 👇👇 🆔 https://eitaa.com/daraladyan