#درد
🍂 شب ذاتا با غم آمیخته.
پاییز هم همینطور.
شبهای پاییز هم.
شب،وقت سکوت و توجه است.
توجه به اینکه همهی سر و صداهای روز ، فانیست.
پاییز!
نامش را «فصلِ رو به افول» میگذارم.
به تو میگوید : هر بهاری، خزانی دارد.
به تو میگوید: هر حیاتی، مرگی دارد.
البته
#شهدا نمیمیرند.
میدانی که ؟!
به تو میگوید : از بهار توشه بگیر تا در من، در پاییز، آباد باشی.
دنیا، مزرعهی آخرت است.
میدانی که؟!
بهار،ترس پاییز را دارد.
خوشحالی،ترسِ غم را.
خنده،ترسِ گریه.
جمعه،ترسِ شنبه.
عروسی،ترسِ عزا.
تولد،ترسِ مرگ.
خدایا !
اینجا سیارهی رنج است.
با یاد فنا ، آمیخته شده.
با ترس!
چجوری باید زندگی کرد؟
میدانم خیلیها این ترسها را به بازی گرفتند.
پریدند،رفتند.
کجا؟ آسمان.پیش تو!
وسطِ اطمینان.
اما سخت است.
همین دوری...
همین دورخیز کردن و هی نپریدن و هی زمین خوردن...
سخت است!
حال نمیدهد اینجا !
خدایا قبول داری؟!
#شب_نوشت
🍂
@DARDIJAT