متن ادبی کنگره حضرت ابوطالب علیه السلام باغبان رسالت و امامت سلام خداوند تبارک، اهلبیت نبوت، شجره امامت و ملائک مقرّب بر تو ای عبدمناف ای ابوطالب بن عبدالمطلب ... فهم از درک و روایت جایگاهت و بیان و بنان از گفتن و سرودن شرح حالت، ابتر و الکن است.  در شرافت تو همین بس که خود فرزند سیدالبطحایی، خلف صالحِ ساقی الحجیج و حافر زمزمی. همو که بزرگترین امانت نسل ابراهیم و ثمره عبدالله و آمنه را نزد تو به امانت نهاد. آن ابر و سایبان رحمتی که در صحرای تفتیده جزیره العرب و رمل های مذاب حجاز،هماره سایه گستر یتیم عبدالله بود، تو بودی. تا از سلامت لقمه ای یقین نداشتی در طهارت و سلامت، به کام مبارکش ننهادی و تا اطمینان به امنیت پیرامونش نداشتی او را به بستر نفرستادی. با جان و مال و آبرو و فرزندانت سپر وجودش بودی از صاحب ذوالفقار تا جعفر طیار -  بگو علیِ جان برکف،عشقبازی در حجله مرگ در برابر شمشیر های آخته قریش را در لیله المبیت از که آموخته بود و از کجا مدال "لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" را دریافت نمود، آری، آری الولدُ سِرّ ابیه...  سرمست بشارت بحیرا بودی و قد کشیدنش را با اشتیاق به تماشا می نشستی، چه زود حضرت طه جوانی برومند و رشید شد و امین خاص و عام. چون پدری مهربان او را مرد خانه ام المومنین خدیجه غرّا و همراز آن طاهره کبری نمودی و حق کفالت را به تمام به جای آوردی. نقل است که بوجهل مسلکان و بولهب صفتان خواستند تو را مشرک و کافر معرفی کنند، تبّت یداه... و تویی باغبان آن شجره رسالت و امامت، که اصلها ثابت و فرعها فی السماء... چه دلیلی بر قوت ایمان و تقوای تو بالاتر از این فراز زیارت وارثِ ذبح عظیم،حضرت سیدالشهداء که: "اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة لم تنجسک الجاهلیة بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمات ثیابها" ای قبله قبیله و صاحب قصیده لامیه، چون تو سخن کنی و در حمایت رسول اعظم حق و قصیده ای بسرایی مدعیان زبان در کام گیرند و خفاشان کوردل قلم غلاف کنند تا جایی که  ابن کثیر اعتراف کند : این قصیده عظیم و بس بلیغی است و جز همان کس که بدو منسوب است، احدی نتواند چنین سراید. این قصیده از معلقات سبع هم پربارتر است و هم در بیان معنا از همه رساتر! نهج بلاغت را علی مرتضی و کمال فصاحت را خطبه های دشمن شکن زینب کبری و شجاعت و فراست را مسلم بن عقیل بن ابیطالب از پدربزرگی چون تو به ارث برده اند. و بیش از چهل سال چون سدی سدید و کوهی استوار برای پیامبر خاتم بودی و غریو غیرتت این گونه طنین انداز بود: به خدای محمد سوگند! قریش نمی‌تواند به تو دست یابد، مگر این که من در خاک خفته باشم... و سوگند که در این پیمان صادق بودی تا اینکه بعد از رحلت جانسوزت، پیک وحی نازل شد و فرمود: یا محمد از مکه بیرون شو که دیگر حامی و پشتیبانی نداری!  در این روز سید الانبیاء و سید الاوصیاء هردو یتیم شدند و با اشک دیدگان یکدیگر را تسلی می دادند و آغوش محمد،جان پناه علی بود در این عام الحزن و مصیت عظما. در فداکاری و ایمانت همین بس که ابن ابی الحدید چنین اشعاری به ثبت رسانده است: "و لولا ابوطالب و ابنه لما مثل الدین شخصا فقاما فذاک بمکة آوی و حامی و هذا بیثرب جس الحماما تکفل عبد مناف بامر و  اودی فکان علی تماما" اگر ابوطالب و فرزندش علی نبود، ستون دین برپا نمی شد ابوطالب در مکه از دین خدا حمایت کرد و به آن پناه داد و علی در مدینه کبوتر دین را به پرواز درآورد.ابوطالب کاری را در دست گرفت و چون درگذشت علی آن را به اتمام رسانید... و اینک جهان در انتظار میوه ای است  از باغستان توحید و امامت که باغبانی با کفایت و صلابت چون تو آن را به بشریت هدیه نمود، حضرت حاضر غائب، مهدی آل محمد عج. امید است اهل علم و فضیلت، با بیان و قلم و رسانه، نگذارند حضرت ابوطالب علیه السلام و دیگر ستارگان آسمان فضیلت در صفحات تاریخ همچنان غریب و مظلوم بمانند.  وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا درود بر روزی که زاده شد،روزی که از این جهان رخت بر بست و روزی که دوباره برانگیخته خواهد شد. ✍ه. حمیدی- قم المقدسه -----------*✨🌹✨*----------         @darrahbandgi    -----------*✨🌹✨*-----------