فرزند شیخ نقل میکند که : روزي همراه پدرم میرفتیم، دیدم دو خانم آرایش کرده و بی حجاب، یکی این طرف پدرم میرود و دیگـري در طـرف دیگــر، در دســت هــر یــک فرفــرهاي بــود، آنهــا بــه پــدرم میگفتنــد: 💁🙎 آشــیخ فرفــره مــا را نگــاه کــن، کــدام یــک قــشنگ مــیچرخــد؟ من کوچک بودم و نمیتوانستم چیزي بگویم، پدرم اعتنایی نمیکرد، سرش پایین بود و لبخند میزد. چند قدم همراه ما آمدند ولی یـک بـاره از نظـر ناپدید شدند! از پدرم پرسیدم که اینها که بودند؟ پدرم فرمود: « هر دو شیطان بودند.👹👹 @darrahbandgi