شوریده
.
شیدایی و عشق دلیرانه او در ابتدا به گونه ای بود که کاملاً از سر و وضع خویش غافل شده بود و بی خود از خود به کوچه و خیابان می رفت. اوقاتی را به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام پناه می برد و گاهی در کوه و بیابان مأوا می کرد
.
این حال او باعث می شد دیگران به او توهین کنند و تحقیرش نمایند ولی این مرد خدا غرق در خدا بود و می دانست که:
.
ملامت کشانند مستان یار
.
او دیگرانی را نمی دید که از ذمٌشان آشفته شود
.
حدیث دل او این چنین بود: پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
.
از ایشان پیش شیخ عبدالکریم حائری سعایت و بدگویی می کنند، حالاتش را به تمسخر می گیرند، به او نسبت درویشی می دهند و آخرالامر آقای حائری او را صدا می کنند و می فرمایند:
.
«حالاتت را کتمان کن»
.
اما او تازه با این عشق جنون انگیز درگیر شده بود و هنوز نمی دانست چگونه باید شراره های آن را ببلعد و دم بر نیاورد
.
دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فرو سوزد / دو صد دریا بشوراند زموج بحر نگریزد
کانال"درراه بندگی"
@darrahbandgi