💠 از دکتر سخنان و خاطرات زیادی بر جای مانده است. بنظرم او مصداق شعر زیبای حافظ بود: منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن 🔻حسین تا زنده بود چندان مورد توجه برخی از مراکز انقلابی_علمی نبود شاید چون را به رسمیت نمی شناخت. بزرگانی که عافیت، سواد محدود، گوشه‌نشینی و بی دغدغه‌گی را بر علمِ مفید، در میدان بودن و ملامت شنیدن ترجیح می‌دادند. 🔹بسیاری از مراکز مدعی انقلابی‌گری، نگاهی صرفا ابزاری به او داشتند. بعضا پیشنهادات اهانت آمیزی به او میشد یا رسما طرد می‌شد و متهم به کار غیر علمی میشد! اما او که با خدا عهد بسته بود، سکوت می‌کرد و نمی رنجید. فقط بعضی وقتها که درددل‌مان باز می‌شد، برای آرام کردن مان از دردهای خودش هم میگفت اما سریعا امید می‌داد که به هر قیمتی باید کار کرد و باید کنار آمد. در این باره سخن بسیار است اما با اتکا به دکتر فرج‌نژاد، باید سکوت کرد... 💠 گرچه حسن روحانی در همان روزهای اول دولتش، پای حسین را از دانشگاه‌های کشور قطع کرد اما بیشترین جفاها به حسین را مراکز مدعی انقلابی‌گری مرتکب شدند. البته انسان‌های بزرگی مانند دکتر رهدار و دکتر اسماعیلی توانستند گوهر حسین را بشناسند اما حسین وقتی برای همه شناخته شد که دیگر دیر شده بود. 🆔 @darseenghelab