🔵 جنایت با میخ طویله و قهقهه شاهنشاه 💠 در زمان برخورد با مخالفین به حدی خوب بوده که اسدالله علم وزیر دربار شاه در خاطراتش مینویسد: تا دیدم شاهنشاه خیلی کسل هستند، مقداری از قصه های زمان مصدق که در آن وقت واقعا غصه بود برایشان تعریف کردم. 🔻 منجمله مدیر یک روزنامه مصدقی را در مشهد که فکر می کنم نام خوشه یا سنبله داشت و به زن من فحاشی کرده بود، به وسیله مرحوم محمد رفیع خان خزاعی تربتی که از اقوام من بود، در مشهد دزدیدم و محمد رفیع خان او را برای من به بیرجند فرستاد... 🔆 در بین راه میخ طویله ای به مقعد او فرو کرده بودند که واقعا خیلی باعث ناراحتی من هم از لحاظ انسانی و هم از لحاظ این که مبادا بمیرد شد. بالاخره آن قدر او را نگاهداشتیم و معالجه کردم تا مصدق افتاد. شاهنشاه خیلی و قدری از وضع کسالت در آمدند. 📚 یادداشتهای عَلَم، ج2، ص259. 💥ویژه ها در مدرسه انقلاب 🆔 @darseenghelab