وحشت بعثی ها از پیکر شهیدحسین املاکی !!
بعد از 5روز تشنگی با تنی مجروح در حالیکه پای چپم قطع بود به اسارت در آمدم.
به شهرک نظامی رسیدم چقدر برایم آشنا بود شب قبل از عملیات شهید جمشید کلانتری به نقل از شهید حسین املاکی از این شهرک صحبت کرده بود. چقدر تانک!! چقدر تسلیحات!!
به اندازه هر ایرانی سلاح سنگین بود!!
افسر بعثی به سمتم آمد به ریش هایم دستی کشید و تف به صورتم انداخت!
به عربی چیزهایی گفت که نفهمیدم. مترجم کنارش ترجمه کرد: املاکی کجاست؟ حسین املاکی ؟؟
جواب دادم:شهید شده!!
افسر با عصبانیت گفت:ماکو شهید! شهید نیست کشته شده و خنده مستانه ای کرد.
بعثی ها دنبال املاکی بودند. حتی از پیکر او نیز وحشت داشتند. می گفتند شاید زنده باشد!!...
بخشی از کتاب خاطرات شفاهی "رقص روی یک پا" به روایت آزاده وجانبازهفتاددرصد حاج اسماعیل یکتایی لنگرودی
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
⭕️
@dastan9 🌺💐