با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وظیفه شرعی خود میدانست كه از میهن و انقلاب دفاع كند.
به دلیل علاقه فراوانی كه به روحانیت داشت، در صدد برآمد كه بنیه علمی خود را تقویت كند و به دروس حوزوی بپردازد. پس به شهر قم رفت و در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل گردید. وی در طول مدتی كه به دروس حوزوی میپرداخت، هر وقت كه در جبهه احساس نیرو میكردند، با شتاب به جبهه میرفت و با اینكه به سربازی نرفته بود ولی به قدری در سپاه آموزش دیده بود كه فرماندهی گردان را به او محول كردند.
وی به عنوان یک روحانی مبلغ علاوه بر تبلیغ، همدوش رزمندگان در عملیاتها حضور داشت. محمودرضا معتقد بود كه اگر یک روحانی به عنوان رزمنده در خط مقدم حضور یابد، در این صورت است كه میتواند به تبلیغ بهتری دست پیدا كند و بدین منظور سلاح بر دست در كنار رزمندگان بود.
یكی از ویژگیهای محمودرضا ساعتیان عشق وافری بود كه نسبت به امام خمینی داشت. وی بر اساس فرامین حضرت امام خمینی، مداومت حضور در جبهه را یک عمل واجب تلقی میكرد. در 24 سالگی با خانم زهرا سالاری ازدواج كرد. مدت زندگی مشترک آنها سه سال بود. حاصل زندگی مشتركشان دو فرزند پسر به نامهای ابوذر و سلمان است. در موقع حیات فرزندانش یكی دو ساله و دیگری یک ماهه بود.
#یا_زهرا
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
⭕️
@dastan9 🇮🇷❤️💐🌺