#پند و
#حکمت
☘🍂
#وصیت_پدر
مردی وقتی از دنیا رفت 3 پسر داشت. وصیت کرد تمام اموالم برای یکی از پسرانم است و اگر آن دو پسر دیگرم بردارند من راضی نیستم.
مرد از دنیا رفت و فرزندان سر ارث جنگ کردند یکی گفت: مقصود پدر من بودم چون او را همیشه در پیری حمام میبردم دومی گفت: منظور پدرم من بودم چون در ساختن خانه کمکش کردم و سومی ساکت بود منتظر دعوای برادران بزرگتر. نقل است مادر پسران از دعوای فرزندان به ستوه آمد و قضاوت را نزد داود نبی آوردند.
نبی فرمود برای حل دعوای شما باید بروید و جنازه پدر را از قبر در آورید و من ضربتی تازیانه بر کمر او خواهم نواخت او برخواسته و خود خواهد گفت منظورش کدام پسر بود.
پسران با مادر رفتند.
۳ روز بعد مادر آمد و گفت: ای نبی خدا پسر کوچکم از آن لحظه با شمشیر بالای قبر ایستاده و مانع نبش قبر میشود.
داود نبی سر مزار آمد دید دو برادر بیل و کلنگ در دست هستند و برادر سوم با شمشیر. پرسید ای پسر چرا مانع از نبش قبر پدر میشوی؟
پسر کوچک گفت ای پیامبر خدا من برای مال دنیا اجازه نمیدهم پدرم را از قبر بیرون آوری و تازیانه بزنی
به آن دو میگویم بروید و سازش کنید من مالی از پدرم نمیخواهم.
دو پسر بزرگ گفتند یا نبیالله برادرمان میترسد پدرمان از قبر بیرون آید چون میداند که او نیست وصیت پدر یکی از ما دو برادر است که خدمتش کردیم.
نبی خدا تبسمی معنادار کرد و گفت: من قصد نداشتم قبر را نبش کنید این آزمایشی برای شما و کشف حقیقت بود. منظور پدرتان از ارث برادر کوچک شما بود و دلیل آن اینکه میبینید چه اندازه پدرتان را پس از مرگ دوست دارد که از مال دنیا صرف نظر میکند
تا جنازه پدر حتی اذیت نشود.
پس بدانید پدرتان این برادرتان را بیشتر از شما دوست داشت و منظور از وصیتش او بود.
نتیجه اخلاقی اینکه دوست داشتن واقعی زندگانمان پس از مرگ آنها هم مهم است
هر چند دوست داشتن واقعی در زمان حیات آنهاست
#یا_زهرا
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#نشر_صدقه_جاریه
⭕️
splus.ir/dastan9
⭕️
http://eitaa.com/dastan9