قسمت هفتم ریحانه مقطع ابتدایی را سپری کرد در حالی که هم از نظر علمی و هم از نظر اخلاقی زبانزد خاص و عام بود. حافظ قرآن بودنش باعث شد که در بسیاری از مجامع قرآنی داخلی و خارجی دعوتش کنند و او با کمال میل و بدون ذره ای غرور و تکبر می‌پذیرفت. در مجامع قرآنی که در کشورهای دیگر می‌رفت، با حجاب کامل چادر حاضر می‌شد. با این سن کم، چنان قرآن را از حفظ می‌خواند و ترجمه و تفسیر می‌کرد، که همگان را به شگفت وا می‌داشت. روزی در یکی از همین مجامع قرآنی خارج از کشور، یک عالم وهابی به سراغ ریحانه آمد. از او خواست تا آیه تطهیر را تلاوت کند. ریحانه تلاوت کرد:" انما یرید الله ليذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا" _ آفرین دخترم! حالا از شما می‌خواهم ترجمه‌اش را بفرمایید. _ همانا خداوند اراده کرده است که هرگونه پلیدی و ناپاکی را از ساحت مقدس شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و طاهر گرداند. _ دخترم ترجمه را درست نگفتی... _ کجا را درست نگفتم آقا؟ _ منظور از عنکم چیست؟ _ منظور، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است. _ اشتباه است. عنکم در اینجا منظور، زنان پیامبر است، که خداوند اراده کرده است تا آنها را از ناپاکی دور کند. _نه  آقا .....اشتباه می‌کنید.... عنکم یعنی از شما (مردان)، یا جمعی که حداقل یک نفر از آنها مرد باشند. زنان پیامبر که همگی زن هستند و باید از ضمیر کُنّ استفاده می‌کرد. شما به قبل و بعد آیه توجه بفرمایید. آیات قبلی که همگی خطاب به زنان پیامبر است، همگی از ضمیر جمع مونث استفاده کرده اما به این آیه که می‌رسد هم ضمیر تغییر می‌کند و هم لحن آیات عوض می‌شود. در آیات قبلی لحن توبیخی بود :(و قَرنَ فی بیوتکن) (درخانه‌هایتان بمانید) (ولا تبرَجنَ) (خودآرایی و خودنمایی نکنید). به این آیه که می‌رسد، لحن عوض می‌شود و تقدیس را نشان می‌دهد. عالم وهابی از صحبت‌های ریحانه شگفت زده شده بود. این همه علم و معرفت از دخترکی با این جثه کوچک بعید به نظر می‌رسید. خم شد و دست ریحانه را از روی چادر بوسید و در حالی که بغضی در گلو و چشمانی پر از اشک داشت، آرام گفت:" خوشا به حال شیعیان که چنین فرزندانی دارند. تو مایه فخر شیعه‌ای فرزندم.".... کانال داستان های آسمانی https://eitaa.com/dastan_asemani