📖 صدیقه چند ماهی ست که پدر و مادرش را از دست داده است و با خاله‌اش زندگی می‌کند. اما سبک زندگی خاله را دوست ندارد. پدربزرگ که مدتی زندان ساواک بوده، آزاد شده و آمده دنبال صدیقه. اما حرف زدنش و رفتارش شبیه دیوانه‌ها شده. خودش را "آقاگرگه" خطاب می‌کند و به صدیقه می‌گوید: 'حبه انگور!" با این همه، صدیقه رفتن با پدربزرگ را به خانه‌ی خاله، ترجیح می‌دهد. "پدربزرگ و راز صندوقچه"، رمانی برای مخاطب کودک و نوجوان است. 🔶 ️این رمان به قلم "فاطمه بختیاری" در پنجاه‌امین عصرانه داستان حوزه هنری قم، توسط منتقد محترم خانم "فاطمه نفری"، و با همراهی مجری کارشناس، "رویا حسینی" نقد و بررسی خواهد شد. 🔶️ سه‌شنبه، ۱۰ بهمن ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۶، ساختمان حوزه هنری قم، سالن مهر، منتظرتان هستیم.     @dastanqom1