داستان حوزه هنری قم
✅ عصر سه‌شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۳، ‌رمان «داستان مرد تنها»، منتشر شده در نشر "جمکران"، با حضور "مریم ا
✅ عصر سه‌شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۳، ‌رمان «داستان مرد تنها»، منتشر شده در نشر "جمکران"، با حضور "مریم ابراهیمی شهرآباد" نویسنده و "حامد اشتری"، منتقد ادبی در حوزه هنری قم معرفی، بررسی و نقد شد. 🔸در ابتدای این نشست که در سالن مهر حوزه هنری قم برگزار شد، رویا حسینی مجری کارشناس، به معرفی رمان پرداخت و گفت: محبوبه در سوگ از دست دادن مادرش، مرتب به قبرستان بقیع می‌رود. او که از بیماری آسم رنج می‌برد، خودش را مقصر فوت مادر می‌داند و نمیتواند با جای خالی‌اش کنار بیاید. در قبرستان، پیرمردی به نام خبیر، که خادم امامزاده هست، بر سر مزار مردگان قرآن می‌خواند. هر وقت که محبوبه، خبیر را می‌بیند، یا به حرف‌هایش گوش می‌دهد، دلش کمی آرام می‌گیرد. اما محسن، شوهر محبوبه، از خبیر خوشش نمی‌آید و او را دزد و اوباش می‌خواند. با این همه، چشم خبیر، دنبال محسن است و علاقه‌ی خاصی به دیدن محسن نشان می‌دهد. 🔸مریم ابراهیمی شهرآباد، درباره‌ی شکل‌گیری ایده‌ی رمانش گفت: در زمان تدریسش، سال ۹۸، دانشجویی داشته که داستان مفقود شدن دایی‌اش را تعریف می‌کند و این داستان می‌شود جرقه‌ی خلق شخصیت مهدی. ابراهیمی گفت که این اولین رمانش نبوده ولی اولین رمان چاپی‌اش هست. 🔺همچنین درباره مضمون اثرش بیان کرد: من دنبال این بودم که بریدن از عشق زمینی و رسیدن به عشق الهی را در داستانم بازتاب بدهم. مهدی داستان، عاشق منیر می‌شود اما این عشق، به وصال نمی‌رسد و مهدی را به سمت دیگری سوق می‌دهد. البته این عشق زمینی، می‌تواند شکل‌های دیگری هم داشته باشد. مانند عشق ثروت یا عشق خانواده که همگی حجاب هستند و اگر از آنها فاصله بگیریم، می‌توانیم بسمت عشق والاتر حرکت کنیم. 🔺نویسنده کتاب داستان مرد تنها، درباره آقافخر گفت: من با شاگردهای ایشان مصاحبه کردم، ایشان راضی نبودند که برایشان کرامت‌سازی شود. من هم چون فضای داستان در آرامستان بقیع می‌گذشت، از آقافخر بعنوان یک سالک و عارف الی‌الله یاد کردم که مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و از یک سبک زندگی لاکچری به سمت عرفان و ساده‌زیستی می‌رود. 🔺خانم ابراهیمی به نویسندگان جوان توصیه کرد که در مسیر قلم‌فرسایی خود، دوست خوب داشته باشند. کسی‌که به آن‌ها در سختی‌های نوشتن، انگیزه و امید بدهد. 🔸در ادامه، منتقد برنامه، آقای حامد اشتری بیان کردند: اقافخر شخصیت بزرگی بودند، استاد شهید اندرزگو به حساب می‌آمدند و هم‌نشین آیت‌الله بهجت بودند. می‌شد که مضمون کتاب را به ایشان گره زد و در جریان داستان، ایشان را معرفی کرد. برای موازی گفتن زندگی یک شخص، برخی از راوی آینه‌ای استفاده می‌کنند که بخش‌هایی از روند شخصیت محوری ما را زندگی می‌کند. 🔺همچنین ایشان بیان کرد: گاهی داستان‌ها درباره‌ی یک رخداد اپیدمی، سیل یا زلزه است و گاهی یک سری مسائل مهم و فلسفی را بیان می‌کند که وارد سطح عمیق‌تری از مسائل انسانی می‌شود. صحبت درباره مرگ، مهم‌ترین مسئله انسان هاست: مرگ اندیشی، مرگ باوری، زنی که به سوگ نشسته است. بخش زیادی از این رمان، در قبرستان می‌گذرد و نویسنده این مضمون را در اثر خود کاشته است. در داستان مرد تنها، نویسنده مضامین متعددی را دعوت کرده است اما مسئله اصلی رمان چیست؟ نقطه‌ی ثقل داستان، باید یکی یا دو تا از این مضامین باشد. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ آفرینشهای ادبی قم🆔 🔗 ایتا | اینستاگرام داستان قم 🆔 🔗 ایتا | اینستاگرام 🔻حوزه هنری استان قم🆔 🔗 وبسایت | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام 🔺🔺