۴. «مَنْ عَرَفَ الْأَيَّامَ لَمْ يَغْفَلْ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ.» ترجمه: “كسی كه وضعيت روزگار رادر دست داشته باشد، از پيش‌بيني‌های لازم غافل نمی‌شود.” روايت زير را به ‌عنوان جمع‌بندی بحث می‌توان ارائه نمود: «لَا تَحِلُّ الْفُتْيَا فِی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ بَيْنَ الْخَلْقِ إِلَّا لِمَنْ كَانَ أَتْبَعَ الْخَلْقِ مِنْ أَهْلِ زَمَانِهِ وَ نَاحِيَتِهِ وَ بَلَدِهِ بِالنَّبِی صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ عَرَفَ مَا يَصْلُحُ مِنْ فُتْيَاهُ قَالَ النَّبِی صلي‌الله‌عليه‌‌وآله: وَ ذَلِكَ لَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ وَ عَسَى لِأَنَّ الْفُتْيَا عَظِيمَةٌ وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِی عليه‌السلام لِقَاضٍ: هَلْ تَعْرِفُ النَّاسِخَ مِنَ الْمَنْسُوخِ قَالَ لَا قَالَ فَهَلْ أَشْرَفْتَ عَلَى مُرَادِ اللَّهِ عَزَّوَ جَلَّ فِی أَمْثَالِ الْقُرْآنِ قَالَ لَا قَالَ إِذاً هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ. الْمُفْتِی يَحْتَاجُ إِلَى مَعْرِفَةِ مَعَانِی الْقُرْآنِ وَ حَقَائِقِ السُّنَنِ وَ بَوَاطِنِ الْإِشَارَاتِ وَ الْآدَابِ وَ الْإِجْمَاعِ وَ الِاخْتِلَافِ وَ الِاطِّلَاعِ عَلَى أُصُولِ مَا اجْتَمَعُوا عَلَيْهِ وَ مَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ثُمَّ إِلَى حُسْنِ الِاخْتِيَارِ ثُمَّ إِلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ ثُمَّ الحِكْمَةِ ثُمَّ التَّقْوَى ثُمَّ حِينَئِذٍ إِنْ قَدَر.» ترجمه: “اظهار نظر درباره حلال و حرام در بين مردم، جايز نيست جز برای كسی كه بيشترين هماهنگی با پيامبر خدا را در ميان مردم زمانه و منطقه خود داشته باشد و اتقان و درستی نظر خود را به‌ يقين بداند (و البته پيامبر خدا فرمود: چنين كسی نادر است و احتمال رسيدن افراد به چنين موقعيتی كم است.)؛ چرا كه اظهار نظر از جانب خداوند بسيار مسئوليت‌آور و سنگين است. اميرالمومنين عليه‌السلام به قاضي‌ای فرمود: تو كه بين ‌مردم قضاوت می‌كنی آيا ناسخ و منسوخ را مي‌شناسی؟ گفت: نَه!، حضرت دوباره سؤال فرمود كه: آيا منظورخداوند از جريانات و نمونه‌هايی كه در قرآن ذكر كرده است را می‌دانی؟ گفت: نَه!، حضرت فرمود: در اين‌ صورت، هم خود را بيچاره كرده‌ای هم ديگران را. كسی كه می‌خواهد از جانب خداوند اظهار نظر كند، در مرحله اول، نياز دارد به: شناخت مقصودهای خداوند در قرآن، شناخت منظورهای گفتاری و رفتاری پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌ وآله، شناخت لايه‌های نهفته موجود در گزاره‌های دينی، شناخت شيوه‌های رفتاری، شناخت مطالبی كه انديشمندان دين، نسبت به آنها هم‌نظر هستند و شناخت مطالبی كه در آنها اختلاف‌نظر دارند و شناخت سرچشمه‌ها و ريشه‌های هم‌نظر شدن يا اختلاف‌نظر. و در مرحله دوم، بايد فردی باشد كه قدرت تشخيص درست و غلط، خوب و بد، مهم و مهم‌تر، فاسد و افسد را داشته باشد و بتواند درست تصميم‌ بگيرد. در مرحله سوم، بايد اهل عمل صالح و تجربه‌های درست باشد. و در مرحله چهارم، بايد قدرت انطباق با معادلات و حقايق هستی را داشته باشد و در مرحله پنجم، بايد اهل تقوی و احساسِ فقر و نيازِ خود در برابر خدا باشد و بعد از تمام اين مراحل، باز معلوم نيست كه هر كسی موفق به كشف نظر خداوند بشود.” نموداری زیر مراحل استنباط و اجتهاد را به‌ صورت کلی نشان می‌دهد: (تدوین نمودار توسط حجت‌الاسلام مصطفی جلالی صورت گرفته است) جدول زیر نیز توضیحی اجمالی در رابطه با روند کلی استنباط است: رديف مرحله توضيح ۱. موضوع‌شناسی (عرضه موضوع بر عرف عام و عرف خاص، عرضه موضوع بر عقل و فطرت قطعی) موضوعی كه حكم آن را مي‌خواهيم به‌ دست بياوريم چيست؟ قيود و شرايط تحقق موضوع در نظر عرف عام و عرف خاص چيست؟ موضوع عرفی است يا نياز به كارشناسی دارد؟ (از موضوعات مستنبطه است) تغيير و تبدلات موضوع چگونه است؟ مرتبطات موضوع چه مواردی هستند؟ حداقل‌های قطعی متفق‌عليه در حدود و ثغور موضوع كدامند؟ ۲. عرضه موضوع بر قرآن جستجوی كليه محمول‌هايی كه در قرآن، بر اين موضوع بار شده‌اند، با احراز دلالت آيه [2] جستجوی كليه محمول‌هايی كه در قرآن بر مرتبطات قطعی اين موضوع بار شده است.‌ (بررسی عوارض خارج لازم موضوع + مفهوم‌گيری) ۳. نسبت‌سنجی اوليه ميان محمولات قرآنی سنجش رابطه ميان محمول‌هايی كه در قرآن برای اين موضوع ذكر شده است از حيث تقيد و تخصيص و نسخ و تبيين و حكومت و ورود، و رسيدن به يك نگاه منسجم ميان آيات ناظر به اين موضوع (به همراه تحليل ادبی، منطقی، تاريخی) و علاج تعارض‌های ظاهری اوليه ۴. عرضه موضوع بر روايات جستجوی كليه محمول‌هايی كه در روايات، بر اين موضوع بار شده‌اند، با احراز سند [3] و دلالت روايت [4] (اعم از روايات كلامی و عقيدتی، روايات تاريخی، روايات اخلاقی و روايات فقهی شيعه و اهل‌سنت) جستجوی كليه محمول‌هايی كه در روايات بر مرتبطات قطعی اين موضوع بار شده است.‌ (بررسی عوارض خارج لازم موضوع + مفهوم‌گيری)