مهندسی سيستم، نگرشی بينرشتهای است كه همه تلاشها را به منظور خلق و ارزيابی مجموعهای متعادل و يكپارچه ميان انسان، نياز، محصول و راهحلها در بر میگيرد. وظيفه اصلی و بنيادين مهندسی سيستم، برقراری مصالحه ميان متغيرهای بخشهای گوناگون سيستم است. در مهندسی سيستم، بازخوردها به طور دائم خروجی را با معيارها مقايسه میكنند واطلاعات لازم برای بهينه شدن را به سيستم تزريق میكنند. [4]
در نظريه عمومی سيستمها، چهار حوزه مورد بررسی است:
عوامل توصيفكننده سيستم[5]
عوامل مربوط به تنظيم و حفظ سيستم[6]
عوامل مربوط به پويايی و تغيير در درون سيستم[7]
عوامل مربوط به افت و شكست سيستم[8]
يك اصل اساسی در نظريه سيستمها اين است كه اگر بخواهيد در يكی از اجزاء سيستم تغييرايجاد كنيد، سيستم برای بازگرداندن جزءِ تغيير يافته به حالت اوليّه خود وارد عمل میشود مگر اينكه اين تغيير در ضمن تغيير در كل سيستم اعمال شده باشد. [9]
قبل از شروع هر پروژه سيستمی چند سؤال اساسی و مشخص بايد مطرح شود كه كليات آن عبارتست از:
از اين سيستم چه میخواهيم و چرا؟، با اجرای اين سيستم چه به دست ميآوريم؟، هزينه ای كه بايد انجام شود و امكاناتی كه بايد تخصيص يابد كدامند؟، با توجه به كمبودها ونارسايیها آيا آنچه بهدست ميآيد ارزشمند است؟[10]
نمونه جدول تحلیل سیستم را میتوان به صورت ساده به شکل زیر نشان داد:
ردیف محور تحلیل توضیح محور
۱. ورودی سیستم تعیین و ارزیابی اجزاء و عناصری که در شکل گیری سیستم دخالت دارند.
۲. جريان سيستم فعاليت متغير اصلی سيستم است كه با فعال شدن (يعنی برقراری ارتباط با عناصر و اجزاء ديگر سيستم)، متغيرهای ديگر را فعال میكند (اثر مورد انتظار از آنها بروز می كند).
۳. رفتار سيستم چگونگی فعاليت تمام متغيرهای آن برای رسيدن به هدف سيستم است. برآيند فرآيندهای سيستم، رفتار سيستم است.
۴. شاخص پايه در سيستم متغيری است كه جهتگيریها و جريانها با توجّه به آن شكل میگيرند و حداقلّ قابل قبول و غيرقابل صرفنظر در هدف سيستم را ايجاد میكند.
۵. نقطه ثقل سيستم عنصری است كه بيشترين توجّه و هزينه و امكانات را به خود جلب میكند و جهتگيری اصلی جريان سيستم و فعاليتهای آن را تشكيل میدهد.
۶. نقطه بحران در سيستم موقعيّت، متغير يا جريانی است كه اگر فعّال شود سيستم را از هدف خود دور خواهد كرد.
۷. اولويّتگذاری و تعيين ضريب اهميت عناصر سيستم تشخيص موضوع و عنصری است كه تحقّق هدف سيستم (يا زيرسيستمها) بيشترين وابستگی را به آن دارد كه در اين صورت اين موضوع حالت محوری خواهد داشت و كمترين تغيير را ميپذيرد و ديگر اجزاء و عناصر بايد خود را با او هماهنگ كنند.
۸. خروجی سیستم تعیین شاخص های محصول سیستم و قالب نهایی محصول
۹. بازخورد سیستم تعیین موارد نیازمند اصلاح و تعیین فرآیند اصلاح در سیستم
نمونه تحلیل سیستم یاددهی – یادگیری
با روش سخنرانی (جدول اول) و با روش کارگاهی (جدول دوم)
۱. جريان سيستم انتقال اطلاعات به ذهن علمآموزان
۲. رفتار سيستم حضور علمآموز و استاد در كلاس ∠ انتقال محتوای درس توسط استاد به صورت سخنرانی ∠ تلاش علمآموز برای ثبت و فهم مطالب∠ مرور دوباره مطالب درس بعد از كلاس ∠حضور دوباره سر كلاس
۳. شاخص پايه در سيستم وجود متن آموزشی
۴. نقطه ثقل سيستم سخنرانی استاد
۵. نقطه بحران در سيستم حواسپرتی علمآموز
۶. اولويّتگذاری و تعيين ضريب اهميت عناصر سيستم وجود متن آموزشی
سخنرانی توضيحی استاد
حفظ مطالب
۱. جريان سيستم فعالسازی ذهن علمآموزان
۲. رفتار سيستم برقراری ارتباط ادراكی ميان استاد و شاگردان∠ زمينهسازی استاد با طرح سؤال و مسأله كاربردی و مرتبط با صحنه زندگی برای فعال شدن ذهن شاگردان جهت توليد جواب∠ تفكر علمآموزان∠ مباحثه و مطالعه تطبيقی يافتهها ∠ توليد پاسخ گروهی ∠ نقد و بررسی پاسخها و توليد پاسخ بهينه ∠ تكميل و اصلاح پاسخ كلاس با مقايسه با پاسخ متن يا پاسخ استاد يا منابع معتبر∠ نوشتن مقاله تحقيقی (نَه جمعآوری) در مورد موضوع درس به طوری كه حداقل به يك مورد از مسائل زندگی تعميم داده شده باشد.
۳. شاخص پايه در سيستم طرح سؤال و مسأله كاربردی
۴. نقطه ثقل سيستم توليد پاسخ برای مسأله مطرح شده
۵. نقطه بحران در سيستم ابهام سؤال و مسأله مطرح شده
۶. اولويّتگذاری و تعيين ضريب اهميت عناصر سيستم وجود سؤال و مسأله
تفكر فردی
بحث گروهی
مطالعه تطبيقی
تكفر نقادانه
توليد مقاله علمی
مدلسازی