یه چیزی بگم براتون اگر حالتون گرفته شد برای مام دعا کنید .. میگن علی قبل ضربت خونه‌ی ام‌کلثوم بود غذای درست و حسابی نخورد هیچ ؛ مدام به آسمون نگاه می‌کرد میدونید ك کسی اضطراب داره به آسمون نگاه می‌کنه با خودش می‌گفت میرم روی ماه زهرا رو میبینم..باهاش حرف می‌زنم .. حالا من میگم ك مولا واسه رفتن یه دلخوشی داشت می‌دونست اون طرف زهرا منتظرشه .. ما چی؟ این همه دَم از نوکری و امام حسین می‌زنیم آقا نیاد چه گلی بریزیم سرمون؟ اصلا میدونید آبروریزی میشه ! میگن همین آقات بود ك شبا ازش می‌گفتی ؟ رجب و شعبان و رمضون واسش اشك ریختی..هیئت رفتی واسش..نیومد یبار؟ ولی بیا آقا میدونی واسه خودت بَده ،تورو همه به مشتی گریت می‌شناسند و من رو گناهام بیا وُ آبروی ما رو بخر جز تو کسی گردن نمی‌گیره ما رو ..💔 .