✨﷽✨ 《 شکستن نفـــــس 》 🍃 باران شدیدی در تهران باریده بود، خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می‌خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. 🍃 همان موقع ابراهیم از راه رسید، پاچه شلوار را بالا زد، با کول کردن پیرمردها، آنها را به طرف دیگر خیابان برد. 🍃 ابراهیم از این کارها زیاد انجام می‌داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت، مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه‌ها مطرح بود! راوی 👈 جمعی از دوستان شهید دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist