هر چند که از داغ تو مرثیه به دوشم
یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم
من طایر قدسم به زمین آمده ام تا
از برکه ی اندوه تو یک جرعه بنوشم
شور تو شعوری به من آموخت که تا مرگ
در بزم غمت کم نشود جوش و خروشم
با روی سیاه آمده ام نوکری تو
لطف تو به من گفت که چون جون بکوشم
عمری است که روی لب من نام "حسین" است
ذکری به جز این ذکر نرفته است به گوشم
بر تو نکنم گریه، کم از مرغ هوایم
در سوگ تو ضجه نزنم، کم ز وحوشم
ای کاش به جای کفن، ای بی کفن ارباب
پیــــراهـن مــشـکی عــــزای تو بپوشم
نوكر نوشت:
حسین جانم
چشم نمور و درد فراوان و روی زرد
امَن یجیب و یک دل نومید و آه سرد
باحال و روز عاشق درمانده اٺ چه ڪرد
خواب و خیال آن حرم منحصر به فرد
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist