سرخ_آبی کردن کشور
از مصادیق شرطی کردن افکار که منجر به دوقطبی کردن جامعه میشود، عصبانی کردن مردم است.
سیاسیتبازها با شیوه شرطی سازی افکار عمومی در زندگی مردم ورود کرده تا باعث ایجاد حساسیت، شرطی شدن، جناحبازی و انتخاب از روی تعصبات را عملیاتی کنند.
با تحلیل عملکرد دولتها و حاشیههای ساختگی از(گرانی بنزین، بورس، رفع تحریم، سبدکالا و...) این امر قابل مشاهده است.
♨️ دولتهای اصلاحطلب و لیبرال در ایران به مثابه دولتهای سکولار در سایر بلاد اسلامی عمل میکنند، با آنکه رأی اکثریت را ندارند ولی قدرت را از آن خود دارند.
♨️نتیجه هم این است که روایت حداقلیها بر اکثریت غلبه پیدا میکند. در ایران دولتها سوار بر موج ساختگیِ دو قطبی و جریان سازی اصلی_فرعی کردن مسائل، روایت خود را به مردم میقبولانند.
〽️مثلا دولت اصلاحات با سوءاستفاده از فشارهای اقتصادی و مهنتهای پس از جنگ در دهه هفتاد، با ادبیات آزادی و حقوق شهروندی، هشت سال بر مسند قدرت نشستند که بعد از تمام شدن مدت زمامداریشان، تعدادی از دولتیها به دامان غرب فرار کرده و آبی هم از شعارهایشان برای مردم گرم نشد و نشان دادند که دلسوز مردم نبودند!
⛔️دولت عبرت نیز با سوء استفاده از شرایط اقتصادی، ادعای کاذب رفع تحریم و آشتی با دنیا، همان شعارها را بروز کرده و سر کار آمد ولی همه دیدند که اقتصاد را به قهقرا بردند.
با تحلیل ابعاد فتنهها و بررسی اقدامات مهرههای طراح پشت پرده، مشخص میشود که برای رسیدن به قدرت یکی از بهترین زمینهها وجود اغتشاشات و دو قطبیها در جامعه بوده تا قدرتها از دل آن برای خود نمدی بدوزند.