با عشق، تـقـدیم شما این این چند بیتی را که این بیدل نوشته این خاک حاصل خیز را یعنی دلم را پروردگارم بی تو، بی حاصل نوشته در وصف غیر تو اگر شعری سرودم دستم حماقت کرده و باطل نوشته بی شک اثرکرده ست و بردلها نشسته ست هر وقت شاعر، شعر را با دل نوشته از نامه ی اعمال من صرف نظر کن چون از بدیهایم در آن کامل نوشته رفتم لب دریا و دیدم ناخودآگاه دستم تو را بر صفحه ی ساحل نوشته آموختم طرز سرودن از شما را با آنچه در توصیف تو نوشته بزم محبّت گرچه جای همنشینی ست این مرتبه از شاه یک سائل نوشته نزدیک مغرب شد دوباره آتشم زد شعری که بهر جدّتان نوشته : گیرم به هوای دل خود شعر بگویم حاشا که هوایی به دلم نیست بجز تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام