✅ روزی که خرمشهر خونین‌شهر شد/از همبستگی و اتحاد برای عقب راندن دشمن تا شهادت شیخ شریف (قنوتی) ◀ وقتی خبر ورود دشمن به چهل متری رسید، نیروی منسجمی ایجاد شد که به سراغ عراقی‌ها رفتند و تعداد زیادی از آن‌ها را همان‌جا کشتند. من خودم با آرپی‌جی بودم، عراقی‌ها در این روز چنان کشتند و کشته دادند که خون، فضای شهر را پرکرده بود. مخصوصاً بیشتر خون برادران داوطلب اعزامی که مظلومانه شهید شدند. ادامه مطلب👇 https://defamoghaddas.ir/2518 در خیابان چهل متری، نزدیک مقر گروه الله‌اکبر، چندین سرباز دیدیم. اول خیال کردیم؛ ایرانی هستند. بلافاصله به من ایست دادند و گفتند: قف! گفتم: این‌ها عراقی هستند. شیخ شریف گفت: با سرعت برو! پدال گاز را فشار دادم. سرعت ما روی ۹۰ کیلومتر بود که ما را به رگبار بستند. با ما همراه باشید https://eitaa.com/defamoghaddas_ir •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•